درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/شرط متقدم/دیدگاه شیخ انصاری: رجوع قید به ماده در دوران بین رجوع به هیئت یا ماده(برخلاف نظرمشهور)/بررسی نظر شیخ

 

مطلبی از شیخ انصاری در مطارح الانظار ص49 نقل شده است:[1]

آنگاه که امر دائر باشد بین رجوع قید به هیئت و یا رجوع قید به ماده، باید گفت که قید به ماده رجوع می کند، اگرچه رجوع قید به ماده خلاف آن چیزی است که در نزد ادبا ظاهر است.(خلاف ظهور لفظ است)

این مطلب مورد نقد واقع شده. گفتند که بعد از آنکه مرحوم انصاری واجب مشروط را انکار کرد. و تصریح فرمود که قید به ماده رجوع میکند نه به هیئت.

چرا قید به هیئت نخورد؟ چون که هیئت وضعش مانند حروف بود وضع عام موضوع له خاص ، معنا جزئی، معنای جزئی قابل تقیید نیست. هیئت که وجوب باشد مستفاد از صیغه افعل بود. این قیئت را نمی شود قید زد.

لذا در جایی که گفت اکرم زیدا ان جائک این مجی قید برای ماده بود. ماده که عبارت باشد از اکرام زید. نه قید برای هیئت که عبارت باشد از وجوبی که استفاده می شد از صیغه امر.

از این حیث فرمایش شیخ انصاری مورد نقد واقع شده:

شما که محکم قائل به این شدید که بدون تردید باید قید به ماده برگردد. نه به هیئت. الان این تعبیری که دارید یعنی چی؟ که می گویید در دوران امر بین رجوع قید به هیئت و یا ماده، قید برگردد به ماده. این دوران معنا ندارد. نتیجه: قید لزوما باید به ماده برگردد. مگر اینکه گفته شود که مرحوم شیخ بر تقدیر تنزل از آن مبنایی که اتخاذ فرموده سخن گفته است. حالا اگر در جایی امر دایر بین این دو باشد. صورت مسئله فرض صحیحی برایش فرض می شود.

آنجا که وجوب از کلام استفاده شود، منتهی نه اینکه کلام به صورت صیغه افعل آمده باشد، «یجب اکرام زید ان جاء» نگفت «اکرم زیدا». ان جاء قید است به اکرام بخورد یا به وجوبی که از یجب فهمیده می شود.

مطلب دیگری از شیخ انصاری در مطارح الانظار ص49 نقل شده است:[2]

دو وجه ذکر کرده برای اینکه قید به ماده برگردد.

وجه اول: هر چیزی در عالم شانی دارد. یک اطلاق داریم مربوط به هیئت. یک اطلاق داریم مربوط به ماده. اطلاق مربوط به هیئت عبارت است از وجوب. وجوب که حکم مولاست در همه حالات ثابت است. از این تعبیر به اطلاق شمولی کردند. اطلاق ماده اطلاق بدلی است یعنی مدلول مولا حصول فردی است از طبیعت مامور بها.

مثال اطلاق شمولی: احل الله البیع. یعنی تمام افراد بیع را شامل می شود

مثال اطلاق بدلی: اعتق رقبه. یعنی فردی از این به نحو بدل مطلوب مولاست.

اطلاق مستفاد از صیغه افعل، اطلاق شمولی است یعنی وجوب هست چه مجی باشد چه نباشد.

شیخ انصاری فرموده: ما در دوران امر بین اینکه دست از اطلاق برداریم یا از اطلاق بدلی، اولی همان که دست از اطلاق بدلی برداریم. و اطلاق شمولی را به حال خودش بگذاریم.

یعنی برای اطلاق شمولی جایگاه ویژه ای قائل است تا اطلاق بدلی.

وجه دوم: برای اینکه قید را قید ماده قرار بدهیم نه قید هیئت فرموده است که اگر شما قید را به هیئت بزنید در سایه تقیید هیئت، ماده هم تقیید شده است. و اگر قید را به ماده بزنید تقیید ماده به تقیید هیئت کاری ندارد.

 


[1] - مطارح الانظار ص49.
[2] - مطارح الانظار ص49.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo