درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/اقسام واجب/تقسیم به نفسی و غیری/مقتضای اصل لفظی و عملی

 

اگر در واجبی شک شود که آیا واجب نفسی است یا غیری؟ اینجا مقتضای اصل لفظی و عملی چیست؟

اصلی لفظی: یعنی ما هستیم و این لفظی که دلالت بر وجوب دارد.

بحث در دو مقام مطرح است:

مقام اول: مربوط به اصل لفظی:

دلیلی که دلالت دارد بر وجوب فعل، گفته شود مقتضای اطلاق دلیل همان وجوب نفسی است. این بنابربنظریه مشهور اصولیین واضح است. زیرا تقیید وجوب شی به موردی که غیر آن واجب باشد ، این احتیاج به موونه زائده دارد. لذا اگر مولی در مقام بیان بود و قرینه بر تقیید را نصب نکرد ، مقتضای اطلاق کلام مولی این است که وجوب، وجوب نفسی است. یعنی این فعل واجب است خواه واجب دیگری در بین باشد یا خواه نباشد.

مشهور: قید را قید هیئت قرار می دادند

شیخ انصاری: مستحیل است قید به هیئت برگردد و لزوما قید به ماده رجوع می کند. بنابرنظریه شیخ ممکن است تمسک به اطلاق به دو وجه:

وجه اول: آنجا که وجوب مستفاد از جمله اسمیه باشد. مثل اینکه فرموده باشد غسل الجمعه فریضه من فرائض الله»

اگر عبارتی که از آن وجوب فهمیده می شود از این قبیل باشد اینجا مانعی وجود ندارد از تمسک به اطلاق جمله برای اینکه وجوب، وجوب نفسی است. زیرا اگر واجب غیری بود بر مولا نصب قرینه برای غیری بودن لازم بود.

اگر تمسک کردید به اطلاق لفظ، لوازم عادیه و عقلیه اش ثابت می شود. شما از عدم ذکر قید در این جمله اسمیه، قیدی که میخواست نشانه غیری بودن واجب باشد، از عدم ذکر قید معلوم شد که این واجب، واجب غیری نیست، پس واجب نیست. در ارتباط با اصول لفظیه منعی ندارد.

وجه دوم: بر مسلک مرحوم شیخ انصاری که ایشان قید را، قید هیئت قرار نداد و فرمود قید ماده است. وجه دوم: تمسک به اطلاق دلیل واجب مثل دلیلی صلات را واجب قرار داده. آن دلیلی که می آید و می گوید صلات واجب است فرمود: صل. تمسک کنیم به دلیل صل، برای دفع آنچه محتمل است که بخواهد قید باشد.

بیان مطلب: مولا زمانی که در مقام بیان بود و قرینه بر تقیید واجب نصب نکرد ، حالا که در شکیم که قیدی برای این هست یا نه ، در اینجا به اطلاق کلام تمسک میکنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo