درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1402/06/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخيارات/احكام الخيار /مساله یازدهم

مسأله یازدهم : آیا خیار با تلف عین ساقط می شود؟
مسأله در آن است که آیا اگر در عقد خیاری عین تلف گردد موجب آن است که خیار نیز از بین برود یا آنکه همچنان باقی می ماند؟
علّامه حلّی (قدّس سرّه) در دو کتاب خود معتقدند که اگر در معامله خیاری عین تلف گردد، خیار باطل نمی شود لکن شیخ اعظم (قدّس سرّه) از آن تعبیر به عدم سقوط می کند و به عبارت دیگر به جای کلمه‌ی بطلان از کلمه سقوط استفاده می کنند که البته اشکالی ندارد چرا که معمولاً فقهاء - همچون دیگران - در نقل از دیگران از نقل به معنا استفاده می کنند و تقیّدی به ذکر عین لفظ ندارند و به عنوان نمونه صاحب وقایة از شهید ثانی (قدّس سرّه) نقل می کنند که فرموده " أبعد الناس عن الإجتهاد العجم" در حالی که عبارت ایشان متفاوت است چرا که گفته‌اند غیر عرب از اجتهاد دور است و معنای کلامشان آن است که چون إجتهاد نیازمند دانستن زبان و ادبیات عرب است لذا عجمان ابتدا باید آنرا بیاموزند و سپس در وادی استنباط وارد شوند لکن عرب زبانها نیازی به یادگیری آن ندارند لذا آنان از اجتهاد دور و اینان به آن نزدیک‌ترند. از جهتی دیگر نیز نقل به معنا اشکالی ندارد چرا که در روایات از آن نهی نشده است و فرموده‌اند نقل به مضمون از کلام ما اشکالی ندارد.
تحریر محل نزاع
باید گفت محل نزاع مربوط به مواردی که تلف عین موجب انفساخ عقد گردد نیست چرا که در اینصورت اصلاً موضوعی برای خیار باقی نمی ماند تا بخواهد حکمی داشته باشد.
به عنوان نمونه بر اساس دیدگاه شیخ اعظم (قدّس سرّه) اگر حیوانی در طول مدت سه روز در دستان خریدار تلف گردد، عقد منفسخ می گردد و موضوع خیار در این‌جا منتفی است نیز در مواردی که عین مبیع قبل از قبض در دستان فروشنده تلف گردد چنین است.
نیز قابل ذکر است محل نزاع شامل معاملاتی که طرفین در آن خیاری را جعل کنند به قید ردّ عینِ مبیع نمی شود.
به عنوان نمونه اگر فروشنده خانه ای را بفروشد لکن در آن به مدّت شش ماه خیار داشته باشد مبنی بر اینکه عین خانه به او بازگردد، در اینصورت خریدار نمی تواند تصرفات متلافانه در آن انجام بدهد و مثلاً خانه را تخریب کند لکن اگر خانه بوسیله سیل یا زلزله و امثال آن تلف گردد دیگر موضوع خیار از بین می رود. بنابراین محل نزاع در موارد مذکور هم نیست چرا که با تلف شدن عین هیچگونه مقتضی برای موضوع خیار وجود ندارد.
ناگفته نماند که برخی فقهاء قائلند در مواردی که معامله مشروط بر ردّ مثل ثمن در هنگام تلف باشد خیار ساقط می شود چرا که موضوعش منتفی می گردد.
نیز در موارد بیع معاطاتی - چنانچه برخی قائلند - که مقیّد به برگشت عین از طرفین می‌باشد، مسأله جاری نیست و محل نزاع نمی باشد. یادآور می شود که ما معاطات را نوعی بیع می شماریم و معتقدیم که بیع فعلی و عملی - در مقابل بیع قولی - است.
محل نزاع اختصاص به مواردی دارد که تلف عین یا تصرف در آن موجب اسقاطِ تعبّدی خیار نباشد. به عبارت دیگر در معاملات خیاری که عین موجود باشد لکن شارع در آن حکم به اسقاط خیار نموده باشد نزاع وارد نمی‌شود. چنانچه شارع در بیع کنیز تصرفاتی از قبیل لمس یا نظر بما لا یجوز یا تقبیل را موجب اسقاطِ خیار مشتری دانسته در حالی که عرف چنین تصرفاتی را مسقطِ خیار نمی داند. نیز در موارد خیار عیب اگر تصرف یا تلف موجب سقوطِ خیار گردد، محل نزاع نیست چرا که در آن دو چیز وجود دارد نخست سقوط خیار و دیگر دریافت ارش.
بنابراین آیا محل نزاع در بیع مرابحه جاری است؟ به نحوی که در صورت تلف عین خیار برای مشتری ثابت باشد چرا که ربح بر اساس ثمن کاذب دریافت شده. آیا با تلف عین، خیار برای خریدار در بیع مرابحه باقی است یا نه؟

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo