درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1401/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حدود / جرائم جنسی/ خودارضایی


مسألتان:
الأولى: من لاط بميت، كان كمن لاط بحي، ويعزر تغليظا.
الثانية :من استمنى بيده عزر، وتقديره منوط بنظر الإمام. وفي رواية أنّ عليا عليه السلام، ضرب يده حتى احمرت، وزوجه من بيت المال، وهو تدبير استصلحه لا إنه من اللوازم. ويثبت بشهادة عدلين أو الإقرار ولو مرة، وقيل: لا يثبت بالمرة،وهو وهم.[1]
دو مسأله
مسأله نخست: لواط با اموات
کسی که با مرده ای مرتکب لواط شود مانند آن است که با زنده ای لواط نموده و حکم او را دارد یعنی - چنانچه در بحث لواط گذشت - اگر فاعل محصن باشد مورد رجم قرار می گیرد و در غیر اینصورت بوسیله یکصد تازیانه مجازات می شود.
دلیل بر حکم مذکور وجود اطلاق در روایات باب لواط است به نحوی که در آنها تفاوتی بین لواط با زندگان یا مردگان وجود ندارد بنابراین حکم شامل هر دو گروه می شود.
قابل ذکر است که طریق اثبات لواط با اموات همانند طرق اثبات آن در زندگان است و بوسیله گواهی چهار مرد عادل یا یک مرتبه اقرار فاعل اثبات می شود.
مسأله دوم: استمناء (خودارضائی)
محقق می فرماید:الثانية: من استمنى بيده عزر، وتقديره منوط بنظر الإمام. وفي رواية أنّ عليا عليه السلام، ضرب يده حتى احمرت، وزوجه من بيت المال، وهو تدبير استصلحه لا إنه من اللوازم. ويثبت بشهادة عدلين أو الإقرار ولو مرة، وقيل: لا يثبت بالمرة،وهو وهم.
یعنی کسی که بدست خویش استمناء کند مورد تعزیر طبق صلاحدید حاکم قرار می گیرد. در روایتی آمده است که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام ضربه‌ای بر دستان چنین کسی زد تا اینکه قرمز شدند و سپس با هزینه بیت المال به او همسری تزویج کردند، و این کار حضرت به عنوان تدبیری بود که برای استصلاح صورت گرفت نه اینکه از لوازم حکم محسوب شود.
در این مسأله چهار مطلب زیر قابل بررسی می باشد.
مطلب نخست : تعریف استمناء
استمناء در لغت به معنای طلب خروج منی است[2] که این کار می تواند به انحاء مختلف مانند جلق زدن یا دیدن فیلم یا عکس یا صحنه های شهوانی صورت گیرد یا آنکه هنگام گفتگوی شهوانی با دیگری بوجود آید و نیز می‌تواند به صورت تخیّل اخراج منی باشد.
بنابراین استمناء معنای عامی دارد و منحصر به جلق بوسیله دست نمی باشد.
مطلب دوم : گناه بودن استمناء
حرمت استمناء
عمل مذکور یکی از گناهان محسوب می‌شود که آیات قرآن و روایات زیر بر آن دلالت دارند.
الف) آیات
خداوند می فرماید: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾[3] مومنان کسانی اند که نگهدارنده نيروى شهوت خويش اند مگر با همسران خود يا كنيز ملكى خود، كه آنان (در اعمال شهوت در اين موارد) مورد سرزنش نيستند پس هر كه جز اين (دو مورد) را طلب كند (و التذاذ جنسى به هر نوع و با هر كس انجام دهد) چنين كسانى متجاوز (از حدود اسلام) اند.
بنابراین از آنجایی که استمناء داخل در این آیه است و خداوند فاعل آن را به عنوان تجاوزکار محسوب نموده است باید گفت از منهیات و محرمات می باشد.
ب) روایات
1) موثقه عمّار بن موسی
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَنْکِحُ بَهِیمَةً أَوْ یَدْلُکُ فَقَالَ کُلُّ مَا أَنْزَلَ بِهِ الرَّجُلُ مَاءَهُ مِنْ هَذَا وَ شِبْهِهِ فَهُوَ زِنًا.[4]
امام صادق علیه‌السلام در مورد حکم کسی که با حیوانی جمع شده یا آنکه [آلت خود را ] مالش می دهد ، فرمود: هر چیزی که مردی با آن منی خود را انزال کند چه این دو مورد و چه موارد شبیه به آنها زنا می باشد.
معنای روایت آن است که استمناء یا نکاح با حیوانات مانند زنا حرام است.
در مورد سند روایت باید گفت در طرق آن سه نفر فطحی مذهب هستند که هر چند مذهبی فاسد دارند لکن ثقه می باشند و در نتیجه روایت موثقه خواهد بود.
2) موثقه طلحة بن زید
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع أُتِیَ بِرَجُلٍ عَبِثَ بِذَکَرِهِ فَضَرَبَ یَدَهُ حَتَّی احْمَرَّتْ ثُمَّ زَوَّجَهُ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ.[5]
امام صادق علیه‌السلام فرمود: مردی را نزد امیرمؤمنان علی علیه‌السلام آوردند که با آلت خود بازی نمود ، پس حضرت با تازیانه روی دست او زدند تا اینکه قرمز شد و سپس از هزینه بیت المال برای او همسری اختیار کردند.
روایت تصریح به تازیانه زدن روی دست مردی که مرتکب استمناء شده دارد که همان تعزیر است لذا گناه بودن و حرمت این کار معلوم می شود.
نظر محقق حلی آن است که این کار حضرت به عنوان تدبیری بود که برای استصلاح و نجات آن مرد از این گناه صورت گرفت و از لوازم مجازات محسوب نمی شود بلکه حضرت در صدد قطع ریشه و علّت آن گناه برآمدند.
در مورد سند این روایت باید گفت به نظر ما محمد بن سنان معتبر است و طلحة بن زید هر چند عامی است لکن توثیق شده و در نتیجه سند روایت معتبره محسوب می‌شود.
3) مرسله علاء بن رزین
عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ هِیَ مِنَ الْفَوَاحِشِ وَ نِکَاحُ الْأَمَةِ خَیْرٌ مِنْهُ.[6]
مردی از امام صادق علیه‌السلام در مورد استمناء با دست پرسید پس حضرت فرمود: این کار از قبایح و زشتیها بوده و ازدواج با کنیز از آن بهتر است.
در مورد سند روایت باید گفت چنانچه واضح است نام راوی از امام علیه السلام در سند نیامده لذا مرسله محسوب می‌شود و عجیب است که صاحب جواهر آنرا صحیحه دانسته[7] که می توان گفت از شأن ایشان چنین نظری بعید است و ممکن است در نسخه ای که ایشان در دست داشته اند سقطی صورت گرفته و راوی علاء بن رزین بوده لذا سند را صحیح دانسته اند.
اشکال
برخی روایت صحیحه ثعلبة بن میمون و حسین بن زرارة را به عنوان معارض با روایات مذکور دانسته اند و از آن عدم حرمت استمناء را برداشت کرده اند. در این روایت چنین آمده است؛وَ عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ وَ حُسَیْنِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ یَعْبَثُ بِیَدَیْهِ حَتَّی یُنْزِلَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ لَمْ یَبْلُغْ بِهِ ذَاکَ شَیْئاً. [8]
پاسخ
باید گفت روایت مذکور تعارضی با دیگر روایات باب ندارد و معنای آن به این صورت است که برای راوی توهّم وجود داشته که دستبازی با اندام همسر وقتی منجر به انزال منی شود جایز نیست و خروج منی صرفاً از راه دخول با همسر جایز می باشد لذا از حضرت حکم آنرا می پرسد و پاسخ امام علیه السلام آن است که چنین کاری اشکالی ندارد.
قابل ذکر است که این معنا از عبارت " یَعْبَثُ بِیَدَیْهِ " یعنی بازی کردن با دستان به خوبی قابل استفاده است و در روایت نیامده که " یَعْبَثُ بِذَکَرِه " یعنی بازی کردن با آلت.
ناگفته نماند که شیخنا الاستاذ ( قدّس سرّه) معنای مذکور را برگزیده اند و ما نیز قائل به آن هستیم.
کبیره بودن استمناء
برخی معتقدند که استمناء از گناهان کبیره محسوب می‌شود و به روایات زیر تمسّک نموده اند.
1) صحیحه محمد بن عیسی اشعری
أحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی فِی نَوَادِرِهِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ إِثْمٌ عَظِیمٌ قَدْ نَهَی اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِهِ- وَ فَاعِلُهُ کَنَاکِحِ نَفْسِهِ وَ لَوْ عَلِمْتَ بِمَا یَفْعَلُهُ مَا أَکَلْتَ مَعَهُ فَقَالَ السَّائِلُ فَبَیِّنْ لِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ فِیهِ فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ ﴿فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ﴾ [9] وَ هُوَ مِمَّا وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَالَ الرَّجُلُ أَیُّمَا أَکْبَرُ الزِّنَا أَوْ هِیَ فَقَالَ هُوَ ذَنْبٌ عَظِیمٌ قَدْ قَالَ الْقَائِلُ بَعْضُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ بَعْضٍ وَ الذُّنُوبُ کُلُّهَا عَظِیمٌ عِنْدَ اللَّهِ لِأَنَّهَا مَعَاصِیَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مِنَ الْعِبَادِ الْعِصْیَانَ وَ قَدْ نَهَانَا اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ لِأَنَّهَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ وَ قَدْ قَالَ ﴿لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ﴾[10] ﴿إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ﴾[11] .[12]
از امام صادق علیه السلام درباره خودارضایی سؤال شد، ایشان فرمود: گناه بزرگی است که خداوند در کتاب خود از آن نهی کرده است، و کسی که مرتکب آن شود، مثل آن است که با خودش نکاح می‌کند، و اگر بدانم کسی این کار را می‌کند با او هم غذا نمی شوم. کسی که سؤال کرده بود گفت: ای فرزند رسول خدا، برایم توضیح بدهید که در کجای کتاب خدا از آن نهی شده است؟ فرمود: آیه " هر که فراتر از این جوید، آنان از حد درگذرندگانند. و خودارضایی هم جزء فراتر از این است. مرد گفت: [گناه] کدام بزرگتر است؟ زنا یا خودارضایی؟ فرمود: زنا گناه بزرگی است، ممکن است کسی بگوید بعضی از گناهان سبکتر از بعضی دیگر است، در حالی که گناهان همه نزد خداوند بزرگند، زیرا نافرمانی و سرپیچی هستند، و خداوند سرپیچی بندگان را دوست ندارد! خداوند ما را از آن نهی کرده، زیرا از اعمال شیطان است، وفرمود: شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید [او] فقط دار و دسته خود را می‌خواند تا آنها از یاران آتش باشند.
2) خبر اسحاق بن عمّار
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْمُؤْمِنِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الزِّنَا شَرٌّ أَوْ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ کَیْفَ صَارَ فِی شُرْبِ الْخَمْرِ ثَمَانُونَ وَ فِی الزِّنَا مِائَةٌ فَقَالَ یَا إِسْحَاقُ الْحَدُّ وَاحِدٌ وَ لَکِنْ زِیدَ ز. [13]
اسحاق بن عمار گفت به محضر امام صادق علیه السّلام عرض کردم: آیا زنا بدتر است یا شرابخواری؟ حضرت فرمودند: شرابخواری. عرض کردم: پس چرا شارب خمر را هشتاد تازیانه و زانی را صد تازیانه می‌زنند؟ حضرت فرمودند: ای اسحاق حدّ همیشه یکی است و این که در زنا اضافه می‌باشد به خاطر آن است که زانی نطفه را تباه کرده و آن را در غیر موضعی که خدا امر نموده در آن بریزند، ریخته است.
قابل ذکر است که استمناء و خودارضائی نیز از موارد تضییع نطفه است و اطلاق روایت و نهی شدید و مجازات سنگین برای زنا به خاطر تضییع نطفه شامل استمناء هم می شود لذا از گناهان کبیره محسوب می گردد.
با توجه به دو روایت مذکور شاید بتوان به کبیره بودن استمناء قائل شد.
مطلب سوم : مجازات استمناء
باید گفت برای استمناء مجازات و حدّ خاص ذکر نشده است و صرفاً موجب تعزیر می شود که مقدارش طبق صلاحدید حاکم است چرا که روایات زیر بر آن دلالت دارد.
1)موثقه طلحة بن زید[14] - چنانچه گذشت - .
2) معتبره زراره
بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ عَلِیّاً ع أُتِیَ بِرَجُلٍ عَبِثَ بِذَکَرِهِ حَتَّی أَنْزَلَ فَضَرَبَ یَدَهُ [بالدّرّة] حَتَّی احْمَرَّتْ قَالَ وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا قَالَ وَ زَوَّجَهُ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِینَ.[15]
امام باقر علیه السلام فرمود: مردی را نزد امیرمؤمنان علی علیه‌السلام آوردند که با آلت خود بازی کرده بود تا اینکه منی از او خارج شد، پس حضرت با تازیانه روی دست او زدند تا اینکه قرمز شد. زراره گوید : نمی دانم مگر آنکه حضرت در ادامه فرمود : و سپس از هزینه بیت المال مسلمانان برای او همسری اختیار کردند.
مطلب چهارم : طرق اثبات استمناء
محقق می فرماید: ويثبت بشهادة عدلين أو الإقرار ولو مرة، وقيل: لا يثبت بالمرة،وهو وهم.[16]
یعنی استمناء با گواهی دو عادل یا اقرار فاعل هر چند یک مرتبه باشد اثبات می شود، و گفته شده که استمناء بوسیله یک مرتبه اقرار فاعل اثبات نمی شود که توهّمی بیش نیست.
باید گفت طرق اثبات استمناء همانند دیگر گناهان بوسیله بیّنه که گواهی دو مرد عادل یا یک مرتبه اقرار است ثابت می شود مگر زنا و لواط که به دلیل نص خاص نیاز به گواهی چهار مرد عادل دارند.
از طرفی دلیلی بر تعدّد اقرار در غیر زنا و لواط وجود ندارد لذا استمناء نیز بوسیله یک مرتبه اقرار ثابت می شود.


[2] النهایة لابن اثیر ؛ ج4، ص368.
[14] وسائل الشیعه ؛ ج20، ص352، ح3، باب28، ابواب نکاح محرّم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo