درس خارج اصول استاد هادی نجفی

1400/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: التعادل و التراجيح/تعارض ادله /مرجحات باب تزاحم/ فرع فقهی در مرجح چهارم

 

فرع فقهی در مرجح چهارم
سید یزدی(ره) در عروه در مساله شرط ششم از بحث مکان مصلی می‌فرمایند: اگر امر دایر بین دو مکان برای نماز گزار شود به نحوی که در یکی از آن دو قادر به قیام باشد لکن قدرت بر رکوع و سجود صرفاً به صورت اشاره دارد و در مکان دیگر قدرت بر قیام ندارد لکن قدرت بر رکوع و سجود به حالت نشسته دارد وظیفه نمازگزار کدام است ؟
ایشان فرمایند: احوط جمع است به تکرار نماز و در تنگی وقت تخییر بعید نیست.
سپس همین مسئله ششم را عیناً در مسئله هفدهم از مباحث قیام نیز اعاده نموده‌اند.
باید گفت: این فرع فقهی بین اعلام و فقها محل اختلاف شده و حاشیه نویسان عروه علاوه بر اختلاف، بین نظرات خودشان نیز اختلاف دارند یعنی در مسئله ششم چیزی اختیار کردند و در مسئله هفدهم چیز دیگری.
در یکی قائل به تقدیم قیام و جای دیگر قائل به تقدیم جلوس شده اند.
وجود این اختلاف چنین می‌رساند که مسئله مشکل و معضل است.


نظر بعضی اعلام در دو مسئله
۱) مرحوم نایینی
در بحث مکان نمازگزار نفی بعد نمودند از تعیین دومی که بعید نیست تعیین نشسته خواندن و در بحث قیام می فرماید: احوط این است که اوّلی را اختیار کند یعنی احتیاط این است که ایستاده نماز بخواند.
۲) مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی
در مسئله مکان مصلی تعلیقه ندارند یعنی نظر صاحب عروه را اختیار نموده اند و در بحث قیام می فرمایند: بعید نیست تقدیم وجوب اول یعنی به صورت ایستاده نماز بخواند.
۳) مرحوم موسس حائری
در مسئله مکان نمازگزار تعلیقه ندارند و در بحث قیام می‌فرمایند: احوط آن است که در تنگی وقت تقدیم قیام به همراه قضاء نماز باشد.
۳) مرحوم سید عبدالهادی شیرازی
نفی بُعد می‌کنند از تعیین دوم یعنی نشسته نماز خواندن و در بحث قیام قائل به تخییر و احتیاط به قضاء می‌شوند.


۴) مرحوم بروجردی
در مکان مصلی تعلیقه ندارند و در بحث قیام می فرمایند: ایستاده نماز خواندن اختیار شود .
۵) مرحوم حکیم
در مکان مصلی قائل به تخییر با احتیاط به قضاء فرد دیگر و در بحث قیام می‌فرمایند: احوط تقدیم دوم و قضای اول است.
۶) مرحوم خوانساری
در مکان مصلی احوط آن است که تکرار کند و در خارج وقت هم اختیاراً قضاء نماید و در بحث قیام می فرمایند یکی را در وقت و دیگری را در خارج وقت انجام بدهد.
باید گفت: وجود این اختلاف، پرده از مشکل بودن و معضله بودن مسئله بر می دارد.


در این فرع دو مسئله مورد بررسی است.
۱) آیا از موارد تزاحم است یا تعارض؟
۲) آیا ترجیح با جانب قیام است یا رکوع و سجود.
باید گفت: اگر جانب قیام اختیار شود،محافظت بر دو رکن و یک واجب در نماز شده است یعنی قیام هنگام تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع و قیام هنگام قرائت که غیر رکنی است.
اما اگر جلوس اختیار شود دور کن مراقبت شده است یعنی رکوع و سجود.


بررسی ادله
دلیل سید یزدی(ره)
در فرع اول دلیل ایشان علم اجمالی به تکلیف لزومی است و چون مکان مصلی دائر بین دو چیز است لذا تکلیف الزامی مردد بین نماز با حالت قیام و رکوع سجود با حالت اشاره و بین نماز در حال نشسته با انجام رکوع و سجود عادی است
البته طبیعی است که اصول ترخیصیه در اطراف علم اجمالی جاری نمی‌شود چون تعارض دارد و اگر بخواهد نسبت به هر دو، اصلِ برائت جاری شود مساوی با تکلیف لزومی است و اگر در یکی از دو بخواهد جاری شود ترجیح بلامرجح پیش می آید و نیز جریان در یکی از دو به نحو مردد، مستحیل است چون فرد مردد وجود و هویت ندارد.
در نتیجه علم اجمالی منجز است و مقتضای آن جمع بین نماز در هر دو مکان است چون اشتغال یقینی مقتضی فراغت یقینی می باشد.

 


تخییر در فرض تنگی وقت
دلیل سید(ره) بر تخییر هنگام ضیق وقت آنست که مکلف تمکّن از موافقت قطعیه ندارد و قدرت بر تکرار نیز ندارد لذا از طرفی مخالفت قطعیه هم جایز نیست چون به حکم عقل چنین چیزی جایز نمی باشد چرا که بر او امتثال لازم است در نتیجه نوبت به موافقت احتمالیه می رسد و چون مرجحی وجود ندارد قائل به تاخیر اند.


نظر صاحب جواهر(ره)[1]
ایشان در حکم مسئله می‌فرمایند: دو وجه وجود دارد:
۱) تقدیم قیام
و در ریاض از جماعتی نقل شده که آن اتفاقی است.
۲) تقدیم رکوع و سجود
در ادامه ایشان اشکال می‌کند و در پایان احتمال تقدیم جلوس را تقویت می نماید.
توضیح
صاحب جواهر اولاً فرمود دو وجه در مسئله است
الف) برای ترجیح قیام دو وجه است
۱) اشتراط جلوس به تعذر قیام چرا که نصوصل باب بر این مطلب دلالت دارد مثل:
صحیحه ابوحمزه ثمالی
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ - قَالَ الصَّحِیحُ یُصَلِّی قَائِماً وَ قُعُوداً الْمَرِیضُ یُصَلِّی جَالِساً وَ عَلَی جُنُوبِهِمْ الَّذِی یَکُونُ أَضْعَفَ مِنَ الْمَرِیضِ الَّذِی یُصَلِّی جَالِساً.[2]
صحیحه حلبی
وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرِیضِ إِذَا لَمْ یَسْتَطِعِ الْقِیَامَ وَ السُّجُودَ قَالَ یُومِئُ بِرَأْسِهِ إِیمَاءً وَ أَنْ یَضَعَ جَبْهَتَهُ عَلَی الْأَرْضِ أَحَبُّ إِلَیَّ.[3]


صحیحه جمیل
محمّد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد ، عن فضالة بن أيوب وابن أبي عمير ، عن جميل قال : سألت أبا عبد الله عليه‌السلام ما حدّ المريض الذي يصلّي قاعداً ؟ فقال : إنّ الرجل ليوعك ويحرج ولكنّه أعلم بنفسه ، إذا قوي فليقم..[4]
دلیل تقدم قیام
الف ) باید گفت: قضیه شرطیه حقیقیه است و هر شرط در آنها به موضوع رجوع می کند همانگونه که هر موضوعی به شرط برمی گردد لذا چون شرط مطلق است هرگاه محقق شود قیام لازم است.
از طرفی قدرت بر قیام در ضیق وقت هم وجود دارد لذا صاحب جواهر(ره) فرمود قیام لازم است چون شرط تحقق دارد و در رکوع و سجود دیگر قادر نیست چون جایی است که فقط قائماً می تواند نماز بخواند لذا به صورت اشاره رکوع و سجود می کند.
ب) دلیل دیگر آنکه چون نماز مرکب تدریجی است و هر جزئی مشروط است که دیگر اجزا قبل یا بعد آن تحقق یابند و جزء مقدم مشروط به تاخر جزء موخر و جزء موخرمشروط به تقدم جزء مقدم است لذا در هر جزئی باید حال خطاب خودش را توجه نمود لذا هنگام خطاب هر کدام را می تواند اتیان کند و هر کدام را نمی‌تواند، بدل را می آورد.
در نتیجه چون در باب نماز ابتدا قیام است سپس رکوع و سجود بنابر این باید در حال ایستاده نماز بخواند لذا باید آن را انجام دهد و هنگام رکوع و سجود به صورت اشاره انجام می‌دهد.


دلیل تقدم رکوع و سجود و نماز خواندن به نحو نشسته
در اینجا نیز دو دلیل وجود دارد:


۱) صحیحه زراره
وفي ( الخصال ) عن أبيه ، عن سعد ، عن أحمد بن محمّد ،. عن الحسين بن سعيد ، عن حمّاد بن عيسى ، عن حريز ، عن زرارة ، عن أبي جعفر عليه‌السلام قال : لا تعاد الصلاة إلاّ من خمسة : الطهور ، والوقت ، والقبلة ، والركوع ، والسجود ، ثم قال عليه‌السلام : القراءة سنّة ، والتشهّد سنّة ، والتكبير سنّة ، ولا ينقض السنّة الفريضة. [5]
اهمیت رکوع و سجود بر قیام استفاده می شود چون رکوع و سجود در عقد مستثنا آمده و قیام در عقد مستثنا منه.


۲) صحیحه حلبی
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّلَاةُ ثَلَاثَةُ أَثْلَاثٍ ثُلُثٌ طَهُورٌ وَ ثُلُثٌ رُکُوعٌ وَ ثُلُثٌ سُجُودٌ. [6]
رکوع و سجود دو ثلث نماز است و قیام در آن ذکر نشده لذا نباید فوت گردد و در این روایت فوت قیام ضرری ندارد لذا نماز در حال نشسته ترجیح دارد. لذا صاحب جواهر(ره) در پایان می فرماید: مسئله خالی از اشکال نیست هر چند احتمال تقدیمِ نشسته نماز خواندن، قوی می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo