< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله هادی نجفی

1400/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: التعادل و التراجيح/تدوین حدیث /

بحث ما درباب تدوین حدیث در مورد کتابهایی بود که به وسیله امیرالمومنین ع تدوین شده است .

چهار کتاب را بحث کردیم کتاب پنجم درروایات با نام مصحف فاطمه س آمده است

مصحف فاطمه

روایات در باب مصحف فاطمه

روایت اول: که سندآن صحیح است

بَابٌ فِيهِ ذِكْرُ الصَّحِيفَةِ وَ الْجَفْرِ وَ الْجَامِعَةِ وَ مُصْحَفِ فَاطِمَةَ ع‌

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَجَّالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‌

عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:

وَ إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ ع وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع قَالَ مُصْحَفٌ فِيهِ مِثْلُ قُرْآنِكُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ اللَّهِ مَا فِيهِ مِنْ قُرْآنِكُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاكَ-[1]

سپس فرمود: همانا مصحف فاطمه عليها السلام نزد ماست، مردم چه ميدانند مصحف فاطمه چيست! عرضكردم مصحف فاطمه عليها السلام چيست؟ فرمود مصحفى است سه برابر قرآنى كه در دست شماست بخدا حتى يك حرف قرآن هم در آن نيست (يعنى مطالبى كه شما از ظاهر قرآن و تفسير آن ميفهميد، در مصحف فاطمه نيست ولى از نظر تأويل و معناى باطنى قرآن كه ما آن را ميفهميم مصحف تفصيل قرآنست-) عرضكردم: بخدا علم كامل اينست. فرمود: اين هم علم است ولى علم كامل نيست. آنگاه ساعتى سكونت نمود.

 

تتمه روایت

آیا این تتمه بحث مصحف فاطمه است یا بحث جدید است هردو محتمل است که در توضیح مصحف فاطمه س می فرماید :ربطی به قران ندارد هرچند نام آن مصحف است

محتمل است که این تتمه حدیث در توضیح مصحف فاطمه باشدکه از مذاق روایات فهمیده می شود

ثُمَّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ إِنَّ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَيُّ شَيْ‌ءٍ الْعِلْمُ قَالَ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِ الْأَمْرِ وَ الشَّيْ‌ءُ بَعْدَ الشَّيْ‌ءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة

سپس فرمود: علم گذشته و آينده تا روز قيامت نزد ماست عرضكردم بخدا علم كامل همين است، فرمود: اين هم علم است ولى علم كامل نيست عرضكردم: قربانت گردم. پس علم كامل چيست؟ فرمود:

علمى است كه در هر شب و هر روز راجع بموضوعى پس از موضوع ديگر و چيزى پس از چيز ديگر تا روز قيامت پديد آيد. ()!

روایت دوم:سند ضعیف است به عمربن عبدالعزیز ابوحفص مخلط(یعنی قوه ظبط ندارد) معروف به زحل

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُول‌

تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِكَ أَنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ ع قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ ص دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ ع مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا فَشَكَتْ ذَلِكَ‌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِكَ فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ- حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفاً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.[2]

حماد بن عيسى ن اين مطلب را در مصحف فاطمه عليها السلام ديدم، عرضكردم: مصحف فاطمه عليها السلام چيستگويد: شنيدم از امام صادق عليه السلام كه فرمود: زنادقه در سال صد و بيست و هشت ظهور كنند م؟ فرمود: چون خداى تعالى پيغمبرش صلّى اللَّه عليه و آله را قبض روح فرمود، فاطمه عليها السلام را از وفات آن حضرت اندوهى گرفت كه جز خداى عز و جل مقدارش را نداند، بدان جهت خدا فرشته‌اى برايش فرستاد كه او را دلدارى دهد و با او سخن گويد، فاطمه از اين داستان بامير المؤمنين عليه السلام‌شكايت كرد (يعنى گزارش داد) على عليه السلام فرمود: چون آمدن فرشته را احساس كردى و صدايش را شنيدى، بمن بگو، پس فاطمه بامير المؤمنين عليه السلام خبر داد و آن حضرت هر چه ميشنيد مينوشت، تا آنكه از آن سخنان مصحفى ساخت، اما در آن مصحف چيزى از حلال و حرام نيست، بلكه در آن علم به پيش آمدهاى آينده است.

سؤال:

آیا امیرالمومنین نیز مانند حضرت زهرا س صدای فرشته را می شنید یا فقط حضرت زهرا می شنید وعلی علیه اسلام می نوشتند ظاهرا دومی صحیح است و با ظاهر روایات تطابق دارد چون فرشته منحصرا به خاطر حضرت زهرا وتسلیت خاطر او آمده است

روایت چهارم :

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ إِنَّ فِي الْجَفْرِ الَّذِي يَذْكُرُونَهُ‌ لَمَا يَسُوؤُهُمْ لِأَنَّهُمْ لَا يَقُولُونَ الْحَقَ‌ وَ الْحَقُّ فِيهِ فَلْيُخْرِجُوا قَضَايَا عَلِيٍّ وَ فَرَائِضَهُ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ وَ سَلُوهُمْ عَنِ الْخَالاتِ وَ الْعَمَّاتِ‌ وَ لْيُخْرِجُوا مُصْحَفَ فَاطِمَةَ ع فَإِنَّ فِيهِ وَصِيَّةَ فَاطِمَةَ ع وَ مَعَهُسِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ[3]

امام صادق عليه السلام فرمود: همانا در جفرى كه (پيشوايان زيديه) ياد ميكنند (و مدعى هستند كه نزد آنهاست) چيزهائى است كه ايشان را ناپسند آيد، زيرا آنها بحق قائل نيستند، در صورتى كه حق در آن جفر است (در آن نوشته است كه از ايشان كسى بامامت نميرسد و اجازه خروج و جنگيدن ندارد) و باز اگر راست ميگويند، قضاوتهاى على عليه السلام و احكام ميراثى را كه فرموده است (و در جفر نوشته است) بيرون آورند، راجع بميراث خاله‌ها و عمه‌ها از ايشان بپرسيد (اگر توانستند جواب گويند و باز اگر راست ميگويند) مصحف فاطمه عليها السلام را كه وصيتش (وصیت به معنای اخرین سخنان حضرت زهرا س است و این سخنان را روزهای پایانی عمر حضرت است لذا می فرماید در مصحف وصیت زهرا است )در آن و سلاح پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نيز همراه آنست، بيرون آورند (وصيت فاطمه عليها السلام ايشان را تكذيب ميكند و سلاح پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نزد ماست نه نزد ايشان).

خداى عز و جل فرمايد (3 سوره 46) «اگر راست ميگوئيد، كتابى پيش از اين قرآن يا اثرى از علم براى من بياوريد.»

حدیث پنجم:صحیحه است

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ..................................................

قَالَ فَمُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع قَالَ فَسَكَتَ طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّكُمْ لَتَبْحَثُونَ‌ عَمَّا تُرِيدُونَ وَ عَمَّا لَا تُرِيدُونَ إِنَّ فَاطِمَةَ مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ ع يَأْتِيهَا فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا(صبر) عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع.[4]

مصحف فاطمه چيست؟ حضرت مدتى سكوت كرد و سپس فرمود: شما از آنچه ميخواهيد و نميخواهيد بحث ميكنيد (يعنى بعضى از پرسشهايت بقصد فهميدن نيست يا بدردت نميخورد) همانا فاطمه بعد از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر اندوه بسيارى داشت و جبرئيل عليه السلام مى‌آمد و او را در مرگ پدر تسليت ميداد و خوشدل ميساخت و از احوال و مقام پدرش خبر ميداد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش ميگفت و على عليه السلام اينها را مينوشت و آن نوشته‌ها مصحف فاطمه عليها السلام است.

در این روایت بحث ذریه است که نسبت به روایت قبل که از آینده جهان خبر می دهد خاص است

حدیث ششم:صحیحه است

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ وَ زُرَارَةَ أَنَّ عَبْدَ الْمَلِكِ بْنَ أَعْيَنَ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الزَّيْدِيَّةَ وَ الْمُعْتَزِلَةَ قَدْ أَطَافُوا بِمُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ‌ فَهَلْ لَهُ سُلْطَانٌ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنَّ عِنْدِي لَكِتَابَيْنِ فِيهِمَا تَسْمِيَةُ كُلِّ نَبِيٍّ وَ كُلِّ مَلِكٍ يَمْلِكُ الْأَرْضَ لَا وَ اللَّهِ مَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ فِي وَاحِدٍ مِنْهُمَا[5]

عبد الملك بن اعين بامام صادق عليه السلام فرمود: طايفه زيديه و معتزله گرد محمد بن عبد اللَّه (بن حسن ملقب بنفس زكيه) را گرفته‌اند آيا براى او سلطنتى هست؟ فرمود: بخدا كه نزد من دو كتابست‌كه نام تمام انبيا و سلاطينى كه در زمين فرمانروائى ميكنند، در آنها ثبت است، بخدا كه در هيچ يك از آنها نام محمد بن عبد اللَّه نيست.

دراینجا از دو کتاب نام می برد که قطعا یکی از دو کتاب مصحف فاطمه است که با خصوصیاتی که در روایت قبلی آمده با مصحف فاطمه تطابق دارد

حدیث هفتم: سند به فضیل که مهمل است ضعیف می شود

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ سُكَّرَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ يَا فُضَيْلُ أَ تَدْرِي فِي أَيِّ شَيْ‌ءٍ كُنْتُ أَنْظُرُ قُبَيْلُ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ كُنْتُ أَنْظُرُ فِي كِتَابِ فَاطِمَةَ ع لَيْسَ مِنْ مَلِكٍ يَمْلِكُ الْأَرْضَ إِلَّا وَ هُوَ مَكْتُوبٌ فِيهِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ مَا وَجَدْتُ لِوُلْدِ الْحَسَنِ فِيهِ شَيْئا[6]

 

فضيل بن سكرة گويد: بر امام صادق عليه السلام وارد شدم، فرمود اى فضيل ميدانى اندكى پيش چه مطالعه ميكردم؟ عرضكردم: نه، فرمود: كتاب فاطمه عليها السلام را مطالعه ميكردم، تمام سلاطينى كه در زمين فرمانروائى ميكنند، بنام خود و نام پدرانشان در آن نوشته است و من براى فرزندان حسن چيزى در آن نديدم (گويا مقصود همان اولاد امام حسن در زمان امامست وهیچ کدام به قدرت نرسیدند)

نظر استاد در باب روایات کافی:

تا اینجا روایات کافی بود ومعلوم شد که منظور از مصحف فطمه این است که قران نیست ومصحف یعنی صحف صحف وقطعه قطعه وکتاب فلطمه است که فرشته ای یاجبرئیل محضر حضرت زهرا نازل می شد واینده دنیا را که در دراین اخبار از اینده دنیا سخن ازبچه ها وذریه های حضرت زهرا س آمده است وحجم این مصحف سه برابر حجم قرا ن است وعلی ع بحسب ظاهر سخنان حضرت زهرا را که اخبار جبرئیل بود می نوشتند

 

روایات بصائر الدرجات

صفار متوفی 290 است و بر کافی کلینی که متوفی 329 تقدم زمانی دارد اما چون اعتبار کافی بالا تر است وأمُّ کتب شیعه کافی است ما روایات کافی را مقدم داشتیم

روایت اول :سند ضعیف است

حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ سُلَيْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ ع قَالَ: عِنْدِي مُصْحَفُ فَاطِمَةَ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنَ الْقُرْآنِ.[7]

در واقع دراین روایات می خواهد بگوید مصحف فاطمه ربطی به قران ندارد ودال برتحریف قران نیست

روایت دوم:

14- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي زَكَرِيَّا يَحْيَى عَنْ عَمْرٍو الزَّيَّاتِ عَنْ أَبَانٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا ثَعْلَبَةَ أَوْ عَلَاءَ بْنَ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع....................

وَ خَلَّفَتْ فَاطِمَةُ مُصْحَفاً مَا هُوَ قُرْآنٌ وَ لَكِنَّهُ كَلَامٌ مِنْ كَلَامِ اللَّهِ أُنْزِلَ عَلَيْهَا إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ وَ خَطُّ عَلِيٍّ ع.[8]

 

نکته مهم:

در این روایت املاء رسول خدا وخط علی آورده در حالی که درروایات وارد شده است جبرئیل یا فرشته ای بعد از وفات حضرت رسول اکرم ص بر حضرت زهرا نازل می شد وایشان بر علی ع املاء می فرمودند.

آیت الله سیستانی می فرمایند: روایات در اینکه مصحف فاطمه چیست دودسته است

یک دسته از روایات آن است که بر فاطمه نازل شده است

دیگری املاء رسول خداست و از باب تکریمِ حضرت زهرا س به نام ایشان آمده است

حال به جهت اینکه روایات املاء رسول خدا بیشتر است ما این روایات دسته دوم را قبول می کنیم

نظر استاد:

نظر ما در این باب این است که مراد از رسول الله معنای لفظی رسول است وپیامبر مصطلح نیست بلکه فرشته است

روایت سوم:

حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَعْدٍ قَال‌....................

وَ فِيهِ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا فِيهِ آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ إِنَّ عِنْدِي خَاتَمَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ دِرْعَهُ وَ سَيْفَهُ وَ لِوَاءَهُ وَ عِنْدِيَ الْجَفْرُ عَلَى رَغْمِ أَنْفِ مَنْ زَعَمَ.[9]

روایت چهارم:

حَدَّثَنَا السِّنْدِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْحَسَنِ يَزْعُمُ أَنَّهُ لَيْسَ عِنْدَهُ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا مَا عِنْدَ النَّاسِ فَقَالَ صَدَقَ وَ اللَّهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ مَا عِنْدَهُ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا مَا عِنْدَ النَّاسِ وَ لَكِنْ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ الْجَامِعَةُ فِيهَا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ عِنْدَنَا الْجَفْرُ أَ يَدْرِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ مَا الْجَفْرُ مِسْكُ مَعِزٍ أَمْ مِسْكُ شَاةٍ وَ عِنْدَنَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع أَمَا وَ اللَّهِ مَا فِيهِ حَرْفٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ لَكِنَّهُ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ وَ خَطُّ عَلِيٍّ كَيْفَ يَصْنَعُ عَبْدُ اللَّهِ إِذَا جَاءَ النَّاسُ مِنْ كُلِّ أُفُقٍ‌وَ يَسْأَلُونَهُ.[10]

 

نظر استاد در مورد این روایت:

این روایت ومشابه آن که مصحف فاطمه واملاء رسول خداست را می توان به گونه دیگر معنا کرد

دراین روایت به چند کتاب اشاره کرده است که به املاء رسول الله است و در مورد مصحف فاطمه هم از باب غلبه این مطلب صادق است

 

روایت پنجم:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‌ مَا مَاتَ أَبُو جَعْفَرٍ ع حَتَّى قَبَضَ مُصْحَفَ فَاطِمَةَ ع.[11]

ابوجعفر پدرم از دنیا نرفت تااینکه هنگام شهادتش که در مصحف فاطمه ذکرشده است یعنی پدرم طبق آنچه در مصحف فاطمه امده است از دنیا رفت

روایت ششم: سند ضعیف است

آیا مصحف فاطمه را غیر معصوم می بیند ایا مثل صحیفه الفرایض قابل نشان دادن به غیر است یا خیر؟

این حدیث برای بحث جفر مناسبت دارد نه مصحف فاطمه س

 

روایت ششم:

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ نُعَيْمِ بْنِ قَابُوسَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ ع عَلِيٌّ أَكْبَرُ ابْنِي‌آخِرُ وُلْدِي وَ أَسْمَعُهُمْ‌ لِقَوْلِي وَ أَطْوَعُهُمْ لِأَمْرِي يَنْظُرُ فِي الْكِتَابِ‌الْجَفْرِ مَعِي وَ لَيْسَ يَنْظُرُ فِيهِ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ[12]

به من گفت موسی بن جعفر ع که امام رضا ع بزرگترین فرزند من وکسی که بیشتر از همه مطیع من است بامن کتاب جفر رادیده است وجفر را کسی قدرت دیدن ندارد مگراینکه نبی یا وصی نبی باشد

در واقع جفر غیر از صحیفة الفرائض والجامعه است که قابل نشان دادن به دیگران است چون بحث حلال وحرام ومعارف است .در مورد صحیفه باید روایات را دید که آیا قابل نشان دادن به غیر است یا خیر

حدیث هفتم:

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ إِنَّمَا هُوَ شَيْ‌ءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا بَعْدَ مَوْتِ أَبِيهَا ص.[13]

حدیث هشتم:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ وَ يَحْيَى بْنِ مَعْمَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا وَلِيدُ إِنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ فَأَسْأَلُ فَلَمْ أَجِدْ لِبَنِي فُلَانٍ( بنی الحسن) فِيهَا إِلَّا كَغُبَارِ النَّعْلِ[14] . (کفش)یعنی خلافت آنها بسیار کم است

 

حدیث نهم: علی بن ابی حمزه ثمالی است وسند تمام است

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قِيلَ لَهُ إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْحَسَنِ يَزْعُمُ أَنَّهُ لَيْسَ عِنْدَهُ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا مَا عِنْدَ النَّاسِ فَقَالَ صَدَقَ وَ اللَّهِ مَا عِنْدَهُ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا مَا عِنْدَ النَّاسِ وَ لَكِنْ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ الْجَامِعَةُ فِيهَا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ عِنْدَنَا الْجَفْرُ أَ فَيَدْرِي عَبْدُ اللَّهِ أَ مِسْكُ بَعِيرٍ أَوْ مِسْكُ شَاةٍ وَ عِنْدَنَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا فِيهِ حَرْفٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ لَكِنَّهُ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَطُّ عَلِيٍّ ع كَيْفَ يَصْنَعُ عَبْدُ اللَّهِ إِذَا جَاءَهُ النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَنٍ‌ يَسْأَلُونَهُ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ تَكُونُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ آخِذِينَ بِحُجْزَتِنَا وَ نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَةِ نَبِيِّنَا وَ نَبِيُّنَا آخِذٌ بِحُجْزَةِ رَبِّهِ.[15]

نکته

چون کاتبان گمان کردند که منظور از رسول الله پیامبر است بعد از کلمه صلوات الله اضافه کردند در حالی که مصحف فاطمه بعد از رسول خدا بوده است واینجا منظور فرشته یا جبرئیل است

نکته پایانی:

تا الان بیان کردیم مصحف فاطمه حوادث آینده جهان وذریه حضرت زهرا س است

وبحث سلاطین وحاکمان است

در روایت ذیل بیان می کند که در مصحف فاطمه مسئله شرعی نیز هست

سلمه بن خطاب ضعیف است وروایت از اعتبار می افتد

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْمِيثَمِيِّ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ: كَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ كَانَ عَامِلَهُ عَلَى الْمَدِينَةِ أَنْ يَسْأَلَ أَهْلَ الْمَدِينَةِ عَنِ الْخَمْسَةِ فِي الزَّكَاةِ مِنَ الْمِائَتَيْنِ كَيْفَ صَارَتْ وَزْنَ سَبْعَةٍ وَ لَمْ يَكُنْ هَذَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمَرَهُ أَنْ يَسْأَلَ فِيمَنْ يَسْأَلُ- عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْحَسَنِ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع قَالَ فَسَأَلَ أَهْلَ الْمَدِينَةِ فَقَالُوا أَدْرَكْنَا مَنْ كَانَ قَبْلَنَا عَلَى هَذَا فَبَعَثَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَسَأَلَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْحَسَنِ فَقَالَ كَمَا قَالَ الْمُسْتَفْتَوْنَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ قَالَ فَقَالَ مَا تَقُولُ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ أُوقِيَّةً أُوقِيَّةً فَإِذَا حَسَبْتَ ذَلِكَ كَانَ عَلَى وَزْنِ سَبْعَةٍ وَ قَدْ كَانَتْ وَزْنَ سِتَّةٍ وَ كَانَتِ الدَّرَاهِمُ خَمْسَةَ دَوَانِيقَ قَالَ حَبِيبٌ فَحَسَبْنَاهُ فَوَجَدْنَاهُ كَمَا قَالَ فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ فَقَالَ مِنْ أَيْنَ أَخَذْتَ

هَذَا قَالَ قَرَأْتُ فِي كِتَابِ أُمِّكَ‌ فَاطِمَةَ قَالَ ثُمَّ انْصَرَفَ فَبَعَثَ إِلَيْهِ- مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ ابْعَثْ إِلَيَّ- بِكِتَابِ فَاطِمَةَ ع فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي إِنَّمَا أَخْبَرْتُكَ أَنِّي قَرَأْتُهُ وَ لَمْ أُخْبِرْكَ أَنَّهُ عِنْدِي قَالَ حَبِيبٌ فَجَعَلَ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ يَقُولُ لِي مَا رَأَيْتُ مِثْلَ هَذَا قَطُّ.[16]

منصور دوانیقی به استاندار خود در مدینه محمد بن خالد نوشت که بپرسد از علمای مدینه که دویست درهم زکاتش درآن زمان پنج در هم بوده هر چهل در هم یه درهم حال چرا شش درهم وهفت درهم محاسبه می شود وحال آنکه در زمان رسول خدا ص اینگونه محاسبه نمی شود وامر کرد او را که.از عبدالله بن حسن مثنی وامام صادق ع بپرسدعبدالله بن حسن همان سخن مردم مدینه را می زند از امام صادق ع که می پرسد وبرای او توضیح می دهد : چون وزن کم شده باید شش درهم یا هفت درهم بدهند تا جبران کند

عبدالله بن حسن به امام صادق ع می گوید این سخن را از کجا می گویی

فرمود: آن را در کتاب مادرت فاطمه خواندم و منصرف شد استاندارگفت این کتاب را به ما بده

امام صادق ع پیام دادند که من گفتم خوانده ام نه اینکه پیش من باشد

محمد بن خالد گفت من تا الان چنین مطلبی را نشنیده بودم

در روایت می گوید در مصحف وکتاب فاطمه بحث مسائل شرعی است

 

نظر استاد در مورد این روایت:

می توان اینگونه توضیح داد که

این مورد که در حدیث بیان شده واز مسائل شرعی است نیزجزئی از حوادث آینده است که در این مصحف آمده است

یا اینکه بگوییم:احتمال دارد این کتاب غیر مصحف فاطمه باشد بلکه یک کتاب ونوشته ای است که درآن بیان شده که برای فرزندان حضرت زهرا س یک همچین اتفاقی می افتد و این مسأله شرعی را در این کتاب بیان کرده وذخیره نگه داشته است برای فرزندانش و امام صادق علیه السلام.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo