درس خارج فقه استاد سید محمد واعظموسوی
1400/00/81
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الحج/صلاة الطواف /طائفه چهارم روایتِ قول دوّم از فرع سومِ مسئله چهارم
طائفه چهارم: روایاتی هستند که بر اتیانِ نمازِ طوافِ فراموش شده در هر جائی که متذکّر شد، دلالت میکنند و مستند قول دوّم هستند که همانگونه که گفتیم، از سوی تعدادی از فقهاء إختیار شده است، این روایات عبارتند از:
1. خبر هشام بن المثنّی
وعنه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن المثنى قال: نسيت أن أصلي الركعتين للطواف خلف المقام حتى انتهيت إلى منى فرجعت إلى مكة فصليتهما ثم عدت إلى منى، فذكرنا ذلك لأبي عبد الله عليه السلام فقال: أفلا صلاهما حيث ما ذكر[1] .
البته سند این روایت چنگی بهدل نمیزد و ضعیف است؛ زیرا راویِ از امام (علیه السلام) بین دو نفر مردد است، در نسخه کافی (4/426) " هشام بن المثنّی " آورده شده که چنین شخصیتی توثیق نشده است، ولی در تهذیب (ج5/137) " هاشم بن المثنّی " ذکر شده است که از وثاقت برخوردار است و به نظر میرسد که این فرد، " هشام " باشد؛ زیرا " هاشم " فقط در کتاب تهذیب ذکر شده است، مگر اینکه گفته شود که راوی از این، " ابن عمیر " است ولو از غیر ثقه نقل حدیث نمیکند، پس این شخصیت حتّی اگر " هشام " نیز باشد، ثقه است.
2. خبر دیگر که هشام بن المثنّی و حنان بن سدیر نقل کردهاند.
وعنه، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن الحسين بن علان، عن الحسين بن بشار، عن هشام بن المثنى وحنان قالا: طفنا بالبيت طواف النساء ونسينا الركعتين فلما مرنا " مررنا " بمنى ذكرناهما فأتينا أبا عبد الله عليه السلام فسألناه فقال: صلياهما بمنى.[2]
به نظر میرسد این روایت نیز از نظر « سند » ضعیف است؛ زیرا " محمد بن الحسین بن علان " در کتب رجال وارد نشده و مجهول است، اسمی که در کتابهای رجالی ذکر شده " محمد بن الحسن بن زعلان " و یا " محمد بن حسن بن علان " است که هر دو مهمل هستند، یعنی در مورد آنها چیزی در کتب رجالی وارد نشده است.(لم یرد فیهما شیء)
3. خبر عمر بن البراء از امام صادق (علیه السلام)
وباسناده عن ابن مسكان، عن عمر بن البراء، عن أبي عبد الله عليه السلام فيمن نسي ركعتي طواف الفريضة حتى أتى منى أنه رخص له أن يصليهما بمنى.[3]
این روایت نیز از نظر سند ضعیف است؛ زیرا هر چند این شخصیت دارای 4 روایت هست، ولی توثیق نشده.
ملاحظه می شود که بین این طائفه و طائفه سوم، تعارض آشکار وجود دارد، بنابراین لازم است به یکی از دو وجهِ جمع متعارضین صورت گیرد:
وجه اوّل: با توجّه به اینکه روایات طائفه سوم از نظر سندی قویترند و همانگونه که قبلاً متذکّر شدیم، همه روایات طائفه چهارم، مواجه با ضعف سند هستند، لذا روایات طائفه سوم ترجیح داده شده و همانند مشهور فقهاء بر طبق آنها فتوی داده میشود.
وجه دوّم: روایت طائفه چهارم را بر حرجی بودن رجوع به مقام حمل کنین؛ زیرا در این روایت، راوی عملی را که انجام داده است برای امام (علیه السلام) نقل میکند که چه بسا حرجی و همراه با مشقّت بوده، همانگونه که وجود لفظ « رخص » در سومین روایت، نشانه این است که رجوع با مشقّت همراه بوده.