درس خارج فقه استاد سید محمد واعظموسوی
1400/11/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الحج/التقصير /وسیله تقصیر/فرع سوّم از مسئله اوّل
وسیله تقصیر: استفاده از وسیله خاصی مثل قیچی یا آن، اعتبار نشده بلکه قطع نمودن حتی یا دندان و یا ناخن نیز کفایت میکند، همان گونه که در " صحیحه حلبی " گذشت که امام 7 فرمودند: قطع کردن با دندان و ناخن اشکالی ندارد چرا که: لیس کل أحد یجد المقاریض.
امّا " نتف " به معنای کندن چون از نظر عرف، تقصیر شمرده نمیشود لذا نمیتوان قائل به کفایت آن شد و دلیلی بر فرمایش صاحب جواهر ره که قائل به کفایت آن شد است، وجود ندارد.
ممکن است گفته شود که مراد از " تقصیر " همان ازاله نمودن است به هر نحوی که حاصل شود ولی نمیتوان چنین ادعائی را پذیرفت؛ زیرا دلیلی وجود ندارد که ملاک صدق " تقصیر " عبارت از " ازاله کردن به هر نحوی " باشد.
امّا از نظر عدد: یک امر عرفی است، بنابراین هرگاه عنوان " تقصیر شعر " یا " تقصیر أظفار " صدق کند کفایت میکند همانگونه که علّامه ره میفرماید: و أدنى التقصير أن يقصّر شيئا من شعر رأسه و لو كان يسيرا،و أقلّه ثلاث شعرات؛ لأنّ الامتثال يحصل به، فيكون مجزئا.[1]
و در " مرسله ابن عمیر " که بواسطه بعضی از شیعهها از امام صادق7 نقل میکند امام میفرماید: محمد بن الحسن باسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابنا، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: تقصر المرأة من شعرها لعمرتها مقدار الأنملة.[2]
فرع سوم (از مسئله اوّل): ولايكفي حلق الرأس، فضلًا عن اللحية.[3]
مشهور بین فقهای شیعه، احلال عمره تمتع را منحصر به تقصیر دانسته و قائل به عدم إجزاء حلق ( تیغ زدن موی سر ) شدهاند بلکه حلق در عمره تمتع، حرام است و اگر حلق کند باید یک گوسفند کفاره دهد.
البته شیخ ره در کتاب " الخلاف " قائل به تخییر بین حلق و تقصیر شده و در مقام بیان افعال پنجگانه عمره تمتع میفرماید: أفعال العمرة خمسة:... و التقصير. و ان حلق جاز، و التقصير أفضل، و بعد الحج الحلق أفضل.[4]
ولی ایشان در غیر از کتاب مثل نهایه و نبسوط، قائل به حرمت حلق شده و در صورت عمدی بودن آن، کفاره دادن یک گوسفند را واجب دانسته است (النهایه المبسوط: ج1ص336).
علامه ره در تحریر، قائل به جوازحلق شده میفرماید: ولو حلّق في إحرام العمرة أجزأه[5] .
برخی از فقهاء مثل صاحب حدائق ره و شهید اوّل ره فقط حلق بخشی از را تجویز فرمودهاند نه حلق تمام سر را(الحدائق ج16صالدروس ج1ص415).
به نظر ما نمیتوان حلق را در عمره تمتع، تجویز نموده؛ زیرا عنوان تقصیر غیر از عنوان حلق است و نمیتوان قائل به کفایت یکی از آنها به جای دیگری شد و ظاهر این است که در عمره تمتع، تقصیر متعین است، و چنین تعیینی از ظاهر روایات استفاده میشود همانگونه که در " صحیحه معویة بن عمار از امام صادق وارد شده.
وعنه، عن صفوان بن يحيى، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إذا أحرمت فعقصت شعر رأسك أو لبدته فقد وجب عليك الحلق، وليس لك التقصير وان أنت لم تفعل فمخير لك التقصير والحلق في الحج وليس في المتعة إلا التقصير.[6]
و نه تنها دلیلی بر تخییر وارد نشده بلکه همان گونه که بیان خواهیم کرد، حلق از محرمات احرام است، لذا وجهی برای کفایت آن را تقصیری که واجب عبادی است و نیازمند قصد قربت است، وجود ندارد.
وقتی حلق رأس به عنوان " احلال " در عمره تمتع مجزی نباشد عدم کفایت " حلق لحیه " به طریق اولی خواهد بود.