درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /المسألة الثانیة

المسألة الثانیة: يجب في رمي الجمار امور:[1]

الأوّل: النيّة الخالصة للَّه‌تعالى‌ كسائر العبادات. [2]

حضرت امام خمینی ره در این مسئله به 7 امر معتبر در رمی جمرات (خواه در رمی جمره عقبه فقط، که از اعمال عید قربان است و خواه رمی جمرات سه گانه که در دو یا سه روز بعد از عید قربان واجبند) اشاره فرموده: با توجه به اینکه رمی از اعمال عبادی است همانند هر عبادت دیگر قصد قرب و اتیان عمل به قصد امتثال امر عبادی، شرط صحت عمل است.

ظاهر فرمایش شهید ثانی ره در مسالک این است که (مسالک ج2ص293): قصد وجه و تعیین نوع حج نیز در هنگام رمی معتبر است ولی تعرض به أدائی و یا قضائی بودن آن لازم نیست هر چند تعرض به یکی از آن دو نیز بهتر است.

اما به نظر می رسد که حق برخلاف فرمایش شهید ثانی ره است و قصد وجه و تعیین نوع حج در هنگام رمی، واجب نیست ولی تعیین ادائی و قضائی بودن رمی، لازم است؛ زیرا تنها راه تعیین یکی از آن دو، منظور داشتن آن در نیت است.

اما عدم وجوب قصد وجه: به جهت این است که قاطبه مردم نسبت به آن غافلند فلذا اگر واجب باشد حتما نیاز به تصریح دارد و با توجه به اطلاق مقامی و عدم ذکر آن در نصوص، معلوم می شود که واجب نیست.

اما وجه عدم وجوب نوع حج به هنگام رمی این است که قصد نوع حج به هنگام احرام کفایت می کند.

الثاني: إلقاؤها بما يسمّى‌ رمياً، فلو وضعها بيده على المرمى‌ لم يجز[3] .

انداختن سنگریزه ها به جمره باید به نحوی باشد که رمی (پرتاب کردن) صدق کند زیرا لفظ "رمی" در روایاتی مانند صحیحه معاویة بن عمار:

محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: خذ حصى الجمار ثم ائت الجمرة القصوى التي عند العقبة فارمها من قبل وجهها، ولا ترمها من أعلاها، وتقول والحصى في يدك " اللهم هؤلاء حصياتي فاحصهن لي وارفعهن في عملي " ثم ترمى فتقول مع كل حصاة " الله أكبر اللهم ادحر عني الشيطان، اللهم تصديقا بكتابك وعلى سنة نبيك، اللهم اجعله حجا مبرورا، وعملا مقبولا، وسعيا مشكورا، وذنبا مغفورا " وليكن فيما بينك وبين الجمرة قدر عشرة أذرع أو خمسة عشر ذراعا، فإذا أتيت رحلك ورجعت من الرمي فقال " اللهم بك وثقت، وعليك توكلت، فنعم الرب، ونعم المولى ونعم النصير " قال: ويستحب أن ترمى الجمار على طهر.[4] موضوع حکم قرار گرفته است و روشن است که "رمی" غیر از "وضع = نهادن، گذاشتن) است فلذا هر چند وضع مستلزم وصول باشد ولی چون غیر از رمی است که متعلق حکم وجوب قرار گرفته است، مجزی نخواهد بود.

الثالث: أن يكون الإلقاء بيده، فلايجزي لو كان برجله. والأحوط أن لايكون الرمي بآلة- كالمقلاع- وإن لايبعد الجواز. [5]

در صورت امکان باید با دست بیاندازد و اگر با پا بیاندازد کفایت نمی کند هر چند ممکن است برای بعضی از افراد، آسانتر باشد زیرا اولاً سیره بر رمی با دست منعقد شده و ثانیاً چنین رمیی منصرف روایات است و از این روست که هر چند انداختن با پا یا با وسیله، از مصادیق روشن رمی شمرده می شوند.

روایات از چنین رمیی انصراف دارند هر چند حضرت امام خمینی ره جواز چنین رمیی را بعید نمی داند.

الرابع: وصول الحصاة إلى المرمى‌، فلا يُحسب ما لا تصل. [6]

با توجه به "هدف" در مفهوم رمی، داخل است و مراد از هدف در اینجا عبارت از جمره است، لازم است سنگریزه ها به جمره برسند و سنگریزه هائی که بر جمره نرسد به حساب نمی آید شاید این مدعا، فرمایش امام علیه السلام در صحیحه معاویة بن عمار است.

محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: خذ حصى الجمار ثم ائت الجمرة القصوى التي عند العقبة فارمها من قبل وجهها، ولا ترمها من أعلاها، وتقول والحصى في يدك " اللهم هؤلاء حصياتي فاحصهن لي وارفعهن في عملي " ثم ترمى فتقول مع كل حصاة " الله أكبر اللهم ادحر عني الشيطان، اللهم تصديقا بكتابك وعلى سنة نبيك، اللهم اجعله حجا مبرورا، وعملا مقبولا، وسعيا مشكورا، وذنبا مغفورا " وليكن فيما بينك وبين الجمرة قدر عشرة أذرع أو خمسة عشر ذراعا، فإذا أتيت رحلك ورجعت من الرمي فقال " اللهم بك وثقت، وعليك توكلت، فنعم الرب، ونعم المولى ونعم النصير " قال: ويستحب أن ترمى الجمار على طهر.[7]

الخامس: أن يكون وصولها برميه، فلو رمى‌ ناقصاً فأتمّه حركة غيره من حيوان أو إنسان لم يجز. نعم لو رمى‌ فأصابت حجراً أو نحوه وارتفعت منه ووصلت المرمى‌ صحّ. [8]

لازم است سبب تام وصول سنگریزه ها به جمره، رمی خود شخص باشد، خواه مستقیماً به جمره برسد، خواه به چیزی سنگ یا دیوار و... اصابت کرده و بدون اینکه این واسطه تاثیری داشته باشد بلند شده و به مرمی برسد؛ زیرا فرض این است که رمی از چنان شدتی برخوردار بوده که سنگریزه را به مرمی برستند و بعید نیست که چنین صورتی از صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام استفاده شود.

محمد بن علي بن الحسين باسناده عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام (في حديث) قال: فان رميت بحصاة فوقعت في محمل فأعد مكانها، وإن أصابت انسانا أو جملا ثم وقعت على الجمار أجزأك.[9]

البته اگر نفس رمی سبب تام برای وصول سنگریزه به جمره نباشد و به کمک واسطه، واصل شود مثل اینکه به انسان یا حیوان در حال حرکت اصابت کرده و به کمک آن به جمره برسد، رمی صحیح نخواهد بود، این مطلب را حضرت امام خمینی ره به پیروی از محقق ره در شرائع، اختیار کرده که فرموده است: و إصابة الجمرة بها بما يفعله. فلو وقعت على شي‌ء و انحدرت على الجمرة جاز و لو قصرت فتممها حركة غيره من حيوان أو إنسان لم يجز[10] .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo