درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /دلیل قول به جواز اشتراک در هدی منی در حال ضرورت

دلیل قول به جواز اشتراک در هدی منی در حال ضرورت:

گفتیم که برخی از فقهاء مانند شیخ ره در سه کتاب (نهایه، مبسوط و خلاف) و ابن براج ره و محقق و علامه در مختلف قائل به جواز شدند ولی ابن ادریس ره قول به عدم جواز اشتراک در هدی را حتی در حال اضطرار اختیار فرمود.

قائلین به جواز اشتراک در هدی واجب عندالضرورة به چهار روایت تمسک کرده اند که سه تا از آنها صحیحه اند.

    1. صحیحه عبدالرحمن بن الحجاج از امام کاظم علیه السلام

محمد بن يعقوب، عن أبي علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان بن يحيى، عن عبد الرحمان بن الحجاج قال: سألت أبا إبراهيم عليه السلام عن قوم غلت عليهم الأضاحي وهم متمتعون وهم مترافقون، وليسوا بأهل بيت واحد وقد اجتمعوا في مسيرهم ومضربهم واحد، ألهم أن يذبحوا بقرة؟ قال: لا أحب ذلك إلا من ضرورة.[1] این روایت از قویترین ادله قائلین به تفصیل بین ضرورت و عدم ضرورت در هدی واجب است. استدلال به این صحیحه متوقف بر ثبوت دو چیز است:

     ثابت سود که سؤال در مورد هدی واجب در حج تمتع است، در حالی که چنین چیزی ثابت نیست؛ زیرا سؤال در مورد "اُضاحی" است که جمع "اُضحیة" است که به معنای قربانی است که بر هر متمکنی در روز قربان و بعد از آن خواه در منی و خواه در غیر منی مستحب است. شاهد چنین ادعائی، عبارت سائل است که فرموده است؛ "عن قوم غلت عليهم الأضاحي وهم متمتعون" که البته محتمل است که تعبیر "وهم متمتعون" اشاره به ثبوت دو تکلیف باشد (هدی – اُضحیة) و چون جمع بین دو قربانی برای یک فرد مستقلا و بدون مشارکت مشکل است لذا سؤال در مورد جواز مشارکت در اُضحیة برای رسیدن به ثواب آن است وگرنه گویا حکم "هدی" نزد سائل روشن بود.

     ثابت شود که تعبیر " لا اُحّب" به معنای عدم جواز در غیر ضرورت است تا روایت به عنوان دلیلی بر جواز اشتراک در خصوص مورد ضرورت قرار گیرد، در حالی که احتمال دارد مراد از آن، مرجوحیت در غیر حال ضرورت باشد یعنی دلیل بر جواز در هر دو حال باشد که بر خلاف مطلوب مستدل است . احتمال دارد که سؤال در مورد تنزل از شتر به گاو در مورد اُضحیة باشد و امام علیه السلام بفرماید که " لا أحب ذلك إلا من ضرورة" کما اینکه در برخی از روایات، اهتمام به قربانی کردن شتر وارد شده است که در صحیحهحمران (حدیث دوم) خواهیم گفت، منتهی با توجه به عبارت، "وقد اجتمعوا في مسيرهم ومضربهم واحد" این احتمال تضعیف می شود؛ زیرا اگر در مورد تنزل از شتر به گاو بود نیازی به ذکر وحدت مسیر و منزل نبود.

    2. صحیحه حمران بن أعین از امام باقر علیه السلام

وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن عمر بن أذينة، عن حمران قال: عزت البدن سنة بمنى حتى بلغت البدنة مأة دينار، فسئل أبو جعفر.[2]

البته این روایت را به قرینه "صحیحه حلبی" و نیز "روایت حلبی" بر غیر هدی حمل می شود:

     وباسناده عن موسى بن القاسم، عن أبي الحسين النخعي، عن ابن أبي عمير، عن حماد، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: تجزي البقرة أو البدنة في الأمصار عن سبعة، ولا تجزى بمنى إلا عن واحد.[3]

     وعنه، عن محمد بن سنان، عن ابن مسكان، عن محمد بن علي الحلبي قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن النفر تجزيهم البقرة، قال: أما في الهدى فلا، وأما في الأضحى فنعم. ورواه الصدوق باسناده عن محمد الحلبي مثله.[4]

    3. صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن أبي الحسين النخعي، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: يجزي البقرة عن خمسة بمنى إذا كانوا أهل خوان واحد.[5]

این روایت بر اُضحیة حمل می شود، و نیز حکم به بقره اختصاص ندارد، دلیل بر چنین حملی، صحیحه حلبی (که گذشت، حدیث سوم باب) و نیز خبر یونس بن یعقوب است. وعنه، عن ابن فضال، عن يونس بن يعقوب، قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن البقرة يضحى بها، فقال: يجزى عن سبعة. [6]

و همچنین روایات دیگری (غیر از این دو روایت) است که بر جواز اُضحیة از هفت یا هفتاد نفر تصریح کرده اند.

    4. خبر "زید بن جهم" از امام صادق علیه السلام

وعن علي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حفص بن قرعة، عن زيد بن جهم قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: متمتع لم يجد هديا فقال: أما كان معه درهم يأتي به قومه فيقول: أشركوني بهذا الدرهم.[7]

هر چند این روایت بر "جواز اشتراک در هدی منی در حال ضرورت" دلالت دارد ولی علاوه بر اینکه سندش ضعیف است احتمال دیگری نیز در آن وجود دارد که با توجه ظاهرش بعید نیست و آن، اینکه سائل می دانست که وقتی امکان ذبح را نداشته باشد تکلیفش تبدیل به روزه می شود و امام علیه السلام در صدد ارشاد به این مطلب است که محرومیت از انجام هدی نباید سبب محرومیت از ثواب اُضحیة باشد یعنی درهم خود را به قوم داده و بگوید: "أشركوني بهذا الدرهم" و خودش به جای هدی تام روزه بگیرد.

نتیجه: حق این است که دلیل روشنی بر "کفایت یک هدی از چند نفر در حال ضرورت" که مسقط روزه باشد نیافتیم.

از آنچه گفتیم، وجه فرمایش امام خمینی ره در متن تحریرالوسیله روشن شد که اشتراک در هدی را در حال اختیار جائز ندانستند و در حال اضطرار، مواجه با اشکال دانسته و جمع بین اشتراک و روزه را احتیاط واجب قرار داده و فرمودند: ولايجزي واحد عن اثنين أو الزيادة بالاشتراك حال الاختيار، وفي حال الاضطرار يُشكل الاجتزاء، فالأحوط الشركة والصوم معاً.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo