درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /عدم اجزای قربانی، مورد ششم (المکسور قَرَنه الداخل)

المکسور قَرَنه الداخل

حضرت امام خمینی ره بین شکستن شاخ داخلی و شکستن شاخ خارجی تفصیل قائل شده و همانند سائر فقهای شیعه و شکستن شاخ داخلی را سبب عدم إجزاء و شکستن شاخ خارجی را مجزی قرار داده بطوری که صاحب جواهر ره ادعای عدم وجدان خلاف می کند.[1]

مراد از شاخ داخلی همان سفیدی موجود در وسط شاخ خارجی است به طوری که گویا شاخ خارجی غلاف آن است.

علامه ره در تذکره فرموده است: العضباء، وهي مكسورة القرن ـ لا تجزئ‌ إلاّ إذا كان القرن الداخل صحيحا[2] .

اظهار نظر در این رابطه نیز نیازمند توجه به قاعده کلیه است یعنی اگر شکستن شاخ، نقصان به حساب آید مستفاد از ضابطه ای که در صحیحه علی بن جعفر است عدم إجزاء خواهد بود ولی اگر شکستن شاخ یک امر طبیعی باشد بطوری که آرام آرام خُرد شده و جدا می شود یا به جهت اینکه پیچیدن آن به سر حیوان باعث اذیت می شود و عرفاً آن را قطع می کنند، نقصان به حساب نمی آید و در غیر این صورت، ظاهراً نقصان به حساب می آید. البته این تفصیل در مورد "قربانیهای غیر هدی" وارد شده و فقهاء نیز بر آن اعتماد نموده اند و روشن است که اعتبار چیزی در اُضحیه دلیل بر اعتبار آن در هدی واجب خواهد بود همانگونه که از صحیحه علی بن جعفر استفاده می شود ولی عدم اعتبار چیزی در اُضحیه نمی تواند دلیل بر عدم اعتبار آن در هدی باشد فلذا نمی توان به تفصیلی که در روایات در مورد أضاحی وارد شده است اعتماد نمود، روایتی مانند:

    1. صحیحه جمیل از امام صادق علیه السلام،که شیخ حر عاملی به صورت دو روایت قرار داده اما با توجه به اینکه راوی و امامی که مرویٌ‌عنه است متحدند و حتی روایت کننده از جمیل نیز در هر دو مورد، ابی عمیر است، لذا با وجود اینکه اختلاف در تعبیر دارند ولی یک روایت به حساب می آیند و معلوم می شود که از نظر مورد، روایت دوم اول حمل می شود عر چند تصریحی به مورد، صورت گرفته است.

محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن جميل، عن أبي عبد الله عليه السلام في الأضحية يكسر قرنها، قال: إن كان القرن الداخل صحيحا فهو يجزي. محمد بن علي بن الحسين باسناده عن جميل مثله.[3]

محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن أبي جعفر، عن علي، عن أيوب بن نوح، عن ابن أبي عمير، عن جميل بن دراج، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال في المقطوع القرن أو المكسور القرن إذا كان القرن الداخل صحيحا فلا بأس وإن كان القرن الظاهر الخارج مقطوعا. أقول: وتقدم ما يدل على ذلك.[4]

اما مقتضای بعضی از روایات عدم إجزاء حیوان شاخ شکسته است مطلقاً و فرقی بین شاخ داخلی و خارجی نیست مثل روایت سکونی که بواسطه امام صادق علیه السلام و به سلسله آباء از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است: وعنه، عن بنان بن محمد، عن أبيه، عن ابن المغيرة، عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه، عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: لا يضحى بالعرجاء بين عرجها، ولا بالعوراء بين عورها، ولا بالعجفاء ولا بالخرفاء " بالخرقاء بالحرياء خ " ولا بالجذعاء ولا بالعضباء، العضباء مكسورة القرن، والجذعاء المقطوعة الأذن.[5]

البته اگر چه این روایت در مورد اُضحیه است ولی به طریق اولی بر "هدی" دلالت می کند منتهی اگر صحیحه جمیل، تقید زده شود این روایت، مختص به اُضاحی شده و نمی توان آن را در مورد "هدی" مستند قرار داد.

اما آنچه در نهج البلاغه وارد شده: وَمِنْ تَمَامِ الاُضْحِيَةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا، وَسَلاَمَةُ عَيْنِهَا، فَإِذَا سَلِمَتِ الاُذُنُ وَالْعَيْنُ سَلِمَتِ الاُضْحِيَةُ وَتَمَّتْ، وَلَوْ كَانَتْ عَضْبَاءَ الْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَهَا إِلَى الْمَنْسَكِ[6] ، که بر عدم مانعیت کسرالقرن مطلقا در اُضحیه دلالت می کند.

صدوق ره نیز به صورت مرسل در خطبه عید، روایتی نقل کرده است:

ورواه الصدوق مرسلا في خطبة العيد إلا أنه قال: وإن كان عضباء القرن أو تجر رجلها إلى المنسك فلا تجزي. أقول: هذا محمول على الاستحباب، ويأتي ما يدل على المقصود.[7]

نتیجه: احوط این است که شاخ حیوان، مطلقا سالم باشد مگر اینکه شکستن شاخ خارجی به صورت طبیعی باشد که مانع نخواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo