درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /طوائفی از روایات که بر بطلان روزه دو روز دلالت می کنند

طوائفی از روایات که بر بطلان روزه دو روز دلالت می کنند:

    1. روایاتی که با اطلاقشان بر عدم جواز فصل بین روزه روز سوم و دو روز متقدم دلالت دارند:

     خبر علی بن الفضل الواسطی که به نحو مضمر وارد شده است:

وباسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن عمران بن موسى، عن محمد بن عبد الحميد، عن علي بن الفضل الواسطي قال: سمعته يقول: إذا صام المتمتع يومين لا يتابع الصوم اليوم الثالث فقد فاته صيام ثلاثة أيام في الحج فليصم بمكة ثلاثة أيام متتابعات، فإن لم يقدر ولم يقم عليه الجمال فليصمها في الطريق، أو إذا قدم على أهله صام عشرة أيام متتابعات.[1]

محقق خوئی ره در مورد این روایت به دو نکته اشارع فرموده است:

     این روایت به دلیل اضمار از ضعف سندی برخوردار است.

     این روایت شامل دو روز روزه در ذی الحجه به نحو مطلق است (اختصاص به ما نحن فیه که روز هشتم و نهم ذی الحجه را روزه گرفته و روزه روز سوم را تا بعد از کوچ از منا به تأخیر انداخته باشد، ندارد) مثل اینکه دو روز اول ذی الحجه را روزه گرفته باشد لذا در این رابطه به روایت "یحیی الأزرق" که در مورد روزه دو روز هشتم و نهم وارد شده است، أخذ می کنیم:

وعنه، عن النخعي، عن صفوان، عن يحيى الأزرق، عن أبي الحسن عليه السلام قال: سألته عن رجل قدم يوم التروية متمتعا وليس له هدي فصام يوم التروية ويوم عرفة، قال: يصوم يوما آخر بعد أيام التشريق.[2]

در پاسخ ایشان می گوئیم:

اولا: با توجه به شخصیت‌هائی که در سند این روایت وارد شده‌اند، اضمار را موجب ضعف نمی دانیم بلکه این روایت را معتبره به حساب می آوریم.

ثانیا: چنین گفتاری بر مبنای کسانی که تقدیم روزه سه روز را بر هفتم ذی الحجه (گرفتن روزه را از اول ذی الحجه) جائز می دانند، صحیح است که لازمه اش وجود مصادیق متعددی است که مشمول اطلاق این روایت می شوند و نسبت به مورد بحث، نیازمند تقیید هستیم ولی بنابر قول مشهور که روزه سه روز را به روزهای هفتم و هشتم و نهم ذی الحجه اختصاص می دهند، اطلاق منحصر در یک مصداق خواهد بود که آن هم مورد نهی واقع شده است.

به نظر می رسد که شایسته است این روایت را بر موردی حمل کنیم که حاجی متمکن از گرفتن سه روز روزه متوالی بوده ولی تتابع سه روز را رعایت نکرده، مثل این که روزهای هفتم و هشتم را روزه گزفته و روز نهم را افطار کرده باشد و روایاتی که مجوز فصل بین سه روز هستند در مقان بیان حکم ابتدائی وارد نشده اند بلکه حکم مورد غیر اختیار را که محرم به سببی از اسباب گرفتار آن شده است، بیان می کنند.

    2. روایاتی که دلالت می کنند بر وجوب روزه سه روز پس از ایام تشریق در صورت فوی یک روز از روزه سه روز، دلالت می کنند:

     صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، وعن محمد بن إسماعيل، عن الفضل بن شاذان، عن صفوان، وابن أبي عمير، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن متمتع لم يجد هديا قال: يصوم ثلاثة أيام في الحج يوما قبل التروية ويوم التروية، ويوم عرفة، قال: قلت: فان فاته ذلك؟ قال: يتسحر ليلة الحصبة ويصوم ذلك اليوم ويومين بعده، قلت: فإن لم يقم عليه جماله أيصومها في الطريق؟
قال: إن شاء صامها في الطريق، وإن شاء إذا رجع إلى أهله.[3]

     صحیحه حماد از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن حماد بن عيسى قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: قال علي عليه السلام: صيام ثلاثة أيام في الحج قبل التروية بيوم، ويوم التروية، ويوم عرفة فمن فاته ذلك فليتسحر ليلة الحصبة يعني ليلة النفر، ويصبح صائما ويومين بعده وسبعة إذا رجع. أقول: وتقدم ما يدل على ذلك.[4]

به نظر می رسد که ظاهراً مشارٌالیه لفظ "ذلک" در دو فراز "فاته ذلك" عبارت از "صیام ثلاثة ایام" است و چون لفظ "صیام" که مصدر است به صورت "مفرد مذکر" است از اسم اشاره "ذلک" برای اشاره به آن استفاده شده، فلذا این حدیث از محل بحث که در مورد فوت یک روز از روزه سه روز است، خارجند و در مورد فوت روزه هر سه روز وارد شده اند.

    3. روایاتی که صریح در ما نحن فیه است و از روزه ترویه و روز عرفه نهی کرده است:

     صحیحه عیص بن القاسم از امام صادق علیه السلام

محمد بن يعقوب، عن أبي علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان بن يحيى، عن عيص بن القاسم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن متمتع يدخل يوم التروية وليس معه هدي، قال: فلا يصوم ذلك اليوم، ولا يوم عرفة ويتسحر ليلة الحصبة فيصبح صائما وهو يوم النفر، ويصوم يومين بعده أقول: يحتمل التخصيص بمن خرج من منى لما مر من التقييد في الصوم.[5]

ظاهر این روایت با روایاتی که بر جواز روزه گرفتن در این دو روز دلالت دارند، تعارض دارد. بنابراین نهی وارد در آن را بر کراهت حمل کنیم و یا با توجه به إعراض مشهور از آن، به آن اعتنا نکرده و نظر دادن در مورد آن را به اهلش واگذار می کنیم.

خلاصه آنچه در این زمینه مطرح کردیم این است که روایات ناهیه در ما نحن فیه بیشتر از مقداری است که ذکر کردیم و انصافاً جمع بین آنها و بین روایاتی که بر صحت روزه در دو روز ترویه و عرفه دلالت می کنند، مشکل است هر چند در برخی از موارد تلاش برای جمع صورت گرفت؛ فلذا همانگونه که اخیراً گفتیم یا نهی را حمل بر کراهت می کنیم و یا به جهت إعراض مشهور از عمل به آنها، اظهار نظر پیرامون آنها را به اهلش واگذار می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo