درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /فرع سوم از مسئله بیست و سوم

فرع سوم از مسئله بیست و سوم: ... ولايجوز صيامها في مكّة ولا في الطريق. نعم لو كان بناؤه الإقامة في مكّة، جاز صيامها فيها بعد شهر من يوم قصد الإقامة، بل جاز صيامها إذا مضى‌ من يوم القصد مدّة لو رجع وصل إلى‌ وطنه...

روشن شد که گرفتن روزه هفت روز قبل از رجوع به وطم جائز نیست منتهی یک صورت استثناء شده و آن، صورتِ اقامت در مکه است که در این صورت به اندازه مدت زمانی که برای رسیدن به وطن لازم است، صبر می کند که البته به نظر برخی از فقهاء، لازم است آن مدت از یکماه تجاوز نکنند وگرنه سپری شدن یک ماه کفایت می کند و مبدء یک ماه از انقضاء ایام تشریق است.

شیخ ره در "نهایة" فرموده است: فإن جاوز بمكة، انتظر مدة وصول أهل بلده إلى البلد او شهرا، ثم صام بعد ذلك السبعة أيام.[1]

صاحب جواهر ره نیز پس از نقل این قول از تعدادی از کتابها مثل: المقنع، السرائر، الجامع و الذخیره و... فرموده است: لا اعلم فيه خلافا[2] .

روایاتی نیز که برخی از آنها صحیحه اند در این مورد وارد شده اند:

    1. صحیح بزنطی:

محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر في المقيم إذا صام ثلاثة الأيام ثم يجاور ينظر مقدم أهل بلده فإذا ظن أنهم قد دخلوا فليصم السبعة الأيام.[3]

مراد از "ظن" به دخول اهل بلد نیست تا دخول آنها دارای موضوعیت باشد بلکه مراد این است که این مقدار صبر می کند هر چند به جهت وجود مانع، اهل بلد به وطن نرسیده باشند.

    2. صحیح معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام:

وباسناده عن سعد، عن أحمد بن محمد، عن الحسين، عن فضالة بن أيوب عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام (في حديث) قال: وإن كان له مقام بمكة وأراد أن يصوم السبعة ترك الصيام بقدر مسيره إلى أهله أو شهرا ثم صام بعده.[4]

    3. صحیحه ابی بصیر که به نحو مضمره است:

وباسناده عن ابن مسكان، عن أبي بصير قال: سألته عن رجل تمتع فلم يجد ما يهدي فصام ثلاثة أيام، فلما قضى نسكه بدا له أن يقيم " بمكة " سنة قال: فلينتظر منهل أهل بلده، فإذا ظن أنهم قد دخلوا بلدهم فليصم السبعة الأيام.[5] لفظ "منهل" به معنای نوشیدن آب در مسیر راه است.

از این روایت استفاده می شود که قصد اقامت دائمی معتبر نیست بلکه مثلا قصد اقامه یک سال نیز کفایت می کند.

مقتضای جمع بین این روایات، معتبر بودن، "گذشتن یک ماه" یا "گذشتن مدت زمانی است که اگر به وطن بازگشت به آن می رسید و ظاهرا گذشتن اقل دو زمان کفایت می کند و انتظار زمانِ اکثر لازم نیست.

البته مرحوم صدوق در "المقنع" از معاویة بن عمار نقل کرده است:

وسأل معاوية بن عمّار أبا عبد الله عليه السلام ، عن رجل دخل متمتعاً في ذي القعدة ـ إلى أن قال ـ : قال : فالسبعة الأيّام متى يصومها إذا كان يريد المقام؟ قال : «يصومها إذا مضت أيّام التشريق»[6] .

به نحوی است که گویا اطمینان به صدق دارد.

مقتضای این مرسله این است که مضیّ ایام تشریق کفایت می کند لکن ظاهر این است که تقیید آن به وسیله روایات متقدمه لازم است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo