درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/واجبات منى /المسألة الخامس و عشرین

المسألة الخامس و عشرین: لو لم يتمكّن من صوم ثلاثة أيّام في مكّة ورجع إلى‌ محلّه، فإن بقي شهر ذي الحجّة صام فيه في محلّه، لكن يفصل بينها وبين السبعة، ولو مضى الشهر يجب الهدي، يذبحه في منى‌ ولو بالاستنابة.[1]

فرع اول مسئله: لو لم يتمكّن من صوم ثلاثة أيّام في مكّة ورجع إلى‌ محلّه...

روشن است که حتی الامکان واجب است برای گرفتن روزه سه روز در مکه باقی بماند و چون گرفتن روزه سه روز در حال سفر نیز جائز است قصد عشیره لازم نیست. و همانگونه که در مسئله 21 گذشت: ولايجب قصد الإقامة في مكّة للصيام، بل مع عدم المهلة للبقاء في مكّة جاز الصوم في الطريق... .

حال اگر بدون اینکه 3 روز را روزه بگیرد به وطن برگردد (خواه اختیاراً بنابر عدم وجوب اقامت در مکه و خواه اضطراراً به جهت عدم امکان اقامت در مکه) در صورتی که ماه ذی الحجه تمام نشده لازم است 3 روز را در وطن روزه بگیرید و اگر ذیحجه تمام شده باشد قربانی کردن در سال بعد، تعیّن پیدا می کند.

این مطلب در مسئله 21 گذشت و شاید در اینجا به عنوان مقدمه برای فرع دوم ذکر شده باشد.

فرع دوم از مسئله بیست و پنجم: لكن يفصل بينها (ثلاثة ایام) وبين السبعة...

در صورتی که متمکن از گرفتن سه روز روزه در مکه و یا در طریق نباشد و در حالی که هنوز ماه ذیحجه باقی است به وطن برسد چگونگی گرفتن روزه 10 روز محل بحث است.

علامه ره فرموده است: و أوجب علماؤنا التفريق بين الثلاثة و السبعة‌؛ لأنّهم أوجبوا صوم الثلاثة في الحجّ و السبعة في بلده.[2] و در ادامه آراء دیگران را نقل کرده.

به نظر می رسد که فرمایش ایشان ره ناظر به صورتی است که 3 روز را در مکه روزه گرفته که به هیچ وجه نمی تواند 7 روز را در آنجا روزه بگیرد (خواه تفریق ایجاد کند یا نه)، شاهد چنین برداشتی، استدلالی است که در ذیل کلامشان آوردند که، "لأنّهم أوجبوا صوم الثلاثة في الحجّ و السبعة في بلده" در حالی که محل بحث ما جائی است که جمع بین 3 و7 روز پس از مراجعت به وطن قصد شود؛ فلذا اجماعی که علامه ره در منتهی ادعا کردند ربطی به ما نحن فیه ندارد و همچنین فرمایش صاحب جواهر ره که با اعتماد به کلام علامه ره در منتهی فرموده: "لا خلاف فی المسئله" خارج از محل بحث است.

احتمالا تعرض علامه ره به این مطلب که از بدیهیات است از باب ردّ بر دیگران است که جمع بین 3 روز و 7 روز را در طریق، تجویز گرده اند.

بررسی اصناف 4گانه روایاتی که در این زمینه وارد شده اند:

    1. روایاتی که بر حرمت جمع دلالت می کنند، مانند:

صحیحه علی ابن جعفر از برادر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

وعنه، عن محمد بن أحمد العلوي، عن العمركي الخراساني، عن علي ابن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليهما السلام قال: سألته عن صوم ثلاثة أيام في الحج وسبعة أيصومها متوالية أو يفرق بينها؟ قال: يصوم الثلاثة " الأيام " لا يفرق بينها والسبعة لا يفرق بينها ولا يجمع بين السبعة والثلاثة جميعا. ورواه علي بن جعفر في كتابه مثله. أقول: حمل الشيخ حكم السبعة على الاستحباب لما مر واستثنى من النهي عن الجمع من فاته الثلاثة حتى رجع لما مر في بابه، وتقدم ما يدل على استحباب التتابع أيضا في السبعة، وعلى عدم الوجوب.[3]

    2. روایاتی که بر جواز روزه پس از مراجعت به وطن به نحو مطلق دلالت می کنند (بدون تقیید به تفریق یا جمع)، مانند:

صحیحه ابن مسکان از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن النضر بن سويد، عن هشام بن سالم، عن سليمان بن خالد، وعلي بن النعمان، عن ابن مسكان قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل تمتع ولم يجد هديا، قال: يصوم ثلاثة أيام، قلت له: أفيها أيام التشريق؟ قال: لا، ولكن يقيم بمكة حتى يصومها، وسبعة إذا رجع إلى أهله، فإن لم يقم عليه أصحابه ولم يستطع المقام بمكة فليصم عشرة أيام إذا رجع إلى أهله، ثم ذكر حديث بديل بن ورقا.[4]

روشن است که این خبر را می توان بوسیله خبر علی بن جعفر تقیید زد و بینشان تعارضی وجود ندارد.

    3. روایاتی که بر تخییر بین جمع و تفریق دلالت می کنند، مثل:

مرسله صدوق ره

محمد بن علي بن الحسين قال: روي عن النبي صلى الله عليه وآله والأئمة عليهم السلام أن المتمتع إذا وجد الهدي ولم يجد الثمن صام ثلاثة أيام في الحج يوما قيل التروية ويوم التروية، ويوم عرفة، وسبعة أيام إذا رجع إلى أهله، تلك عشرة كاملة لجزاء الهدي، فان فاته صوم هذه الثلاثة الأيام تسحر ليلة الحصبة وهي ليلة النفر، وأصبح صائما، وصام يومين من بعد، فان فاته صوم هذه الثلاثة الأيام حتى يخرج وليس له مقام صام هذه الثلاثة في الطريق إن شاء وإن شاء صام العشر في أهله، ويفصل بين الثلاثة والسبعة بيوم، وإن شاء صامها متتابعة " إلى أن قال " ومن جهل صيام ثلاثة أيام في الحج صامها بمكة ان أقام جماله، وإن لم يقم صامها في الطريق، أو بالمدينة إن شاء فإذا رجع إلى أهله صام السبعة الأيام.[5]

    4. روایاتی که بر روزه گرفتنِ ده روز متوالی دلالت می کنند، مثل:

مضمره علی بن الفضل الواسطی

وباسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن عمران بن موسى، عن محمد بن عبد الحميد، عن علي بن الفضل الواسطي قال: سمعته يقول: إذا صام المتمتع يومين لا يتابع الصوم اليوم الثالث فقد فاته صيام ثلاثة أيام في الحج فليصم بمكة ثلاثة أيام متتابعات، فإن لم يقدر ولم يقم عليه الجمال فليصمها في الطريق، أو إذا قدم على أهله صام عشرة أيام متتابعات.[6]

باید توجه کرد که لفظ "متتابعات" را نمی توان قید إحترازی در نظر گرفت وگرنه چنین حدیثی مورد اعراض خواهد بود؛ زیرا هیچ فقیهی فتوی به وجوب تتابع ده روز نداده است و فقط در جواز آن بحث نموده اند و اگز قید را در مورد توّهم حظر (حرمت جمع) بدانیم، چنین حدیثی همانند مرسله صدوق ره بر جواز تتابع دلالت خواهد کرد.

نتیجه بحث: سه صنف أخیر بر جواز جمع دلالت می کنند و فقط صحیحه علی بن جعفر در مقابل آنهاست که آن هم بر استحباب حمل می شود بنابراین لازم است حکم به استحباب تفریق کرده و جمع بین دو روزه ( سه روز – هفت روز) را مکروه (به معنای اقلیت ثواب) بدانیم.

از آنچه گذشت معلوم می شود که فتوی به وجوب فصل بین این دو روزه (که در متن تحیریرالوسیله وارد شده) مواجه با اشکال است هر چند که أحوط عبارت از فصل بین این دو روزه است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo