درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1402/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/الحلق أو التقصير /المسألة السابع و عشرین

الثالث من واجبات منى‌: التقصير.

المسألة السابع و عشرین: يجب بعد الذبح الحلق أو التقصير...[1]

علمای شیعه بر وجوب حلق یا تقصیر اتفاق نظر دارند هر چند ظاهر فرمایش شیخ ره در "الیبیان" و طبرسی ره در "مجمع البیان" استحباب آن دو است.

شیخ ره فرموده است: و مناسك‌ الحج‌ تشتمل‌ ‌علي‌ المفروض‌، و المسنون‌. و المفروض‌ يشتمل‌ ‌علي‌ الركن‌، و ‌غير‌ الركن‌...[2] و در ادامه پس از بیان ارکان و فرائض که رکن نیستند می فرماید: و المسنونات‌: الجهر بالتلبية و استلام‌ الأركان‌، و أيام‌ مني‌، و رمي‌ الجمار، و الحلق‌ ‌أو‌ التقصير... [3] .

مرحوم طبرسی ره پس از بیان واجبات رکنی می فرماید: وأما الفرائض التي ليست بأركان فالتلبية، وركعتا الطواف، وطواف النساء، وركعتا الطواف له. وأما المسنونات من أفعال الحج فمذكورة في الكتب المصنفة فيه[4] . ملاحظه می شود که نع تنها حلق بلکه رمی را نیز در ضمن فرائض ذکر نکرده و بلکه در مستحبات داخل می داند.

در توجیه این دو عبارت گفته شده که مراد از "مسنون" عملی است که از سنت پیامبر صل الله علیه و آله وسلم دانسته شود، فلذا منافاتی با وجوب ندارد ولی به نظر می رسد که چنین توجیهی جای تأمل دارد؛ زیرا "حلق" در قرآن کریم وارد شده و خداوند فرموده است: ﴿وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾[5] .

علامه ره در کتاب "المنتهی" فرموده است: إذا ذبح الحاجّ هديه، وجب عليه الحلق أو التقصير بمنى يوم النحر‌، ذهب إليه علماؤنا أجمع إلّا في قول شاذّ للشيخ- رحمه اللّه- في التبيان: إنّه مندوب[6] .

روایاتی که بر وجوب حلق یا تقصیر دلالت می کنند:

    1. روایتی که شیخ ره در تهذیب از عمر بن یزید از امام صادق علیه السلام روایت کرده.

محمد بن الحسن باسناده عن موسى بن القاسم، عن محمد بن عمر، عن محمد بن عذافر، عن عمر بن يزيد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إذا ذبحت أضحيتك فاحلق رأسك واغتسل، وقلم أظفارك، وخذ من شاربك.[7]

در سلسله سند این روایت، محمدبن عمر بن یزید واقع شده که توثیق نشده و فقط در مورد وی گفته اند: روی عن ابی الحسن الرضا علیه السلام.

بحث دلالی این روایت:

     هر چند این روایت مشتمل بر مندوبات است ولی چون "حلق" متعلق امر قرار گرفته که ظهور در وجوب دارد تا زمانی که دلیل قاطعی بر رفع ید از این ظاهر نداشته باشیم به ظاهرش اخذ می کنیم.

     در مورد تعین حلق نیز می گوئیم: یا به جهت تعین حلق در حق برخی از طوائف است که بعداً متعرض خواهیم شد و یا به جهت أفضل بودن آن است.

    2. روایت عبدالرحمن ابن ابی عبدالله از امام صادق علیه السلام

محمد بن يعقوب، عن حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن غير واحد، عن أبان بن عثمان، عن عبد الرحمان بن أبي عبد الله، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: كان رسول الله صلى الله عليه وآله يوم النحر يحلق رأسه ويقلم أظفاره، ويأخذ من شاربه ومن أطراف لحيته. أقول: وتقدم ما يدل علي ذلك ويأتي ما يدل عليه.[8]

اگر فعل "کان" را مفید معنای استمرار بدانیم، ارتباطی به روز عید قربان در حج نخواهد داشت؛ زیرا حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم پس از هجرت فقط یک مرتبه حج انجام دادند، بنابراین مراد از استمرار تراشیدن سر، انجام این عمل در روز دهم ذی الحجه ولو در غیر حج است، ولی اگر این فعل (کان) را مجرد از استمرار بدانیم (همانگونه که ظاهر نیز همین است) بر انجام حلق سر در روز عید دلالت خواهد خواهد کرد و فعل معصوم علیه السلام هر چند اعم از وجوب است اما چون آنحضرت در حجةالوداع در مقام تعلیم مناسک بودند فعلشان در وجوب ظهور پیدا می کرد و بدون دلیل جای رفع ید از این ظهور نبود فلذا با چنین بیانی، وجوب حلق از این روایت استفاده می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo