درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1402/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/الحلق أو التقصير /قول علماء در مورد تخییر/روایت در مورد وظیفه صرورة

البته جمعی از علمای شیعه قائل به تخییر شده اند که به کلمات برخی از آنها اشاره می کنیم.

شیخ ره در "الجمل و العقود" فرموده است: و امّا الحلق فمستحبّ للصرورة، و غير الصّرورة يجزيه التقصير، و الحلق أفضل.[1]

ابن ادریس ره پس از ذکر دو نظریه شیخ ره در "الجمل و العقود" و "النهایة" فرموده است: و الصحيح الأوّل...[2] (افضلیة الحلق).

محقق ره در مورد صرورة در "شرائع" فرموده است: فإذا فرغ من الذبح فهو مخير إن شاء حلق و إن شاء قصر و الحلق أفضل[3] .

علامه ره در "مختلف" فرموده است: الحلق أفضل من التقصير مطلقا‌[4] .

از آنچه گذشت روشن شد که قول به تعیّن حلق برای صرورة در بین مقدمتین، أشهر است.

پس از آشنائی با جایگاه مسئله در کلمات فقهاء، نوبت به بررسی روایات می رسد منتهی قبل از تحلیل روایات، سه مقدمه را متذکر می شویم:

    1. با توجه به قول خداوند متعال که در مورد محصور فرموده است: ﴿... فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ...﴾[5] ، ظاهر این است که چون اصل حلق است به تنهائی ذکر شده بدون اینکه از تقصیر، ذکری به میان آید.

    2. آنچه از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم روایت شده که آن حضرت، سه مرتبه فرمودند: "رحم الله المحلّقین" و یکبار فرمودند: "و المقصرین"، معلوم می شود که اصل، حلق است نه تقصیر و عدول از آن نیازمند دلیل است.

وباسناده عن موسى بن القاسم، عن عبد الرحمان، عن حماد، عن حريز، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله يوم الحديبية: اللهم اغفر للمحلقين مرتين، قيل: وللمقصرين يا رسول الله، قال: وللمقصرين.[6]

    3. قول به تعیّن حلق بر صرورة از اختصاصات فقهای شیعه است و در فقه سنّی قائل ندارد بلکه آنها ظاهراً اتفاق بر أفضلیت حلق برای مردان دارند چنانکه در "الموصوعة الفقهیة الکویتیة ج17ص47" آورده است.

اما روایاتی که در مورد وظیفه صرورة وارد شده اند سه طائفه هستند:

طائفه اول: روایاتی که به دلالت مطابقه بر تعیّن حلق دلالت می کنند:

    1. معتبره ابی بصیر از امام صادق علیه السلام

وباسناده عن أحمد بن محمد، عن علي، عن أبي بصير، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: على الصرورة أن يحلق رأسه ولا يقصر إنما التقصير لمن قد حج حجة الاسلام[7] .

به قرینه نقل "احمد بن محمد بن ابی نصر البزنطی" (متوفای سال 221ه.ق) از "علی بن حمزه بطائنی" می توان این روایت را صحیحه دانست؛ چرا که معلوم می شود که چنین فقیه بصیری در حال استقامت عقیده "علی بن ابی حمزه" (قبل از وقف) از او نقل حدیث کرده است.

    2. صحیحه ابی سعید از امام صادق علیه السلام

وباسناده عن محمد بن عبد الجبار، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن علي ابن النعمان، عن سويد القلا، عن أبي سعيد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: يجب الحلق على ثلاثة نفر: رجل لبد، ورجل حج بدوا لم يحج قبلها، ورجل عقص رأسه[8] .

با توجه به اینکه "سوید القلّا" همان "سوید بن مسلم" است که ثقه است و "ابی سعید" نیز که مردد بین دو شخصیت است:

     "ابی سعید القماط" که هر چند کنیه دو نفر است:

     "صالح به سعید" که توثیق نشده.

     "خالد به سعید" که از اصخاب امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام بوده و توثیق شده.

در صورت اطلاق به دومی انصراف دارد.

     "ابی سعید مکاری" (هاشم بن حیّان) که از وجوه واقفیه است.

مراد از "ابی سعید" همان "خالد بن سعید" است.

    3. خبر بکر بن خالد از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن أبان بن عثمان، عن بكر بن خالد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: ليس للصرورة أن يقصر، وعليه أن يحلق.[9]

    4. موثقه عمار الساباطی از امام صادق علیه السلام

وباسناده عن عمرو بن سعيد، عن مصدق بن صدقة، عن عمار الساباطي عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن رجل برأسه قروح لا يقدر على الحلق، قال: إن كان قد حج قبلها فلينتجر شعره وإن كان لم يحج فلا بد له من الحلق.

مراد از "لایقدر" در فرمایش امام علیه السلام عبارت از مشقتی است که عادتاً تحمل نمی شود نه اینکه اصلا قدرت نداشته باشد، حال می گوئیم: اگر حلق، واجب تخییری بود امام علیه السلام امر به عمل شاقّ نمی کرد بلکه به عِدل دیگر تخییر که عبارت از تقصیر باشد ارشاد می فرمودهند و اگر حلق قسمتی از سر موجب خونریزی شود آن قسمت را رها کرده و بقیه سر حلق می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo