درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی مسئله ششم

حضرت امام راحل ره در این مسئله در صدد بیان سه مطلب است:

    1. لزوم قضای رمی جمره خواه در صورت ترک نسیان و خواه ترک عمدی.

    2. لزوم ترتیب بین جمره ها در قضای رمی (مثل اداء).

    3. لزوم تقدیم قضاء بر عمل ادائی و تمیز آنها در قصد.

برای روشن شدن حکم فروع مذکور در مسئله، ابتدا کلمات برخی از فقهاء را مورد ملاحظه قرار می دهیم:

شیخ ره می فرماید: وإذا غابت الشمس، ولم يكن قد رمى بعد، فلا يجوز له أن يرمي إلا في الغد. فإذا كان من الغد، رمى ليومه مرة، ومرة قضاء لما فاته، ويفصل بينهما بساعة. وينبغي أن يكون الذي يرمي لامسه بكرة، والذي ليومه عند الزوال. فإن فاته رمي يومين، رماها كلها يوم النفر، وليس عليه شئ.[1]

محقق ره می فرماید: و لو نسي رمي يوم قضاه من الغد مرتبا يبدأ بالفائت و يعقب بالحاضر.[2]

علامه ره می فرماید: قد بيّنّا أنّه يجب عليه أن يرمي أيّام التشريق الجمار الثلاث في كلّ يوم‌ ، فلو نسي رمي يوم بعض الجمرات أو جميعها، أعاده من الغد. و للشافعيّ قولان: أحدهما: أنّ رمي كلّ يوم محدود الأوّل و الآخر. و الثاني: أنّ الجميع كاليوم الواحد. فعلى القول الثاني يعيد في اليوم الثاني أو الثالث ما فاته قبله، و على القول الأوّل هل يسقط بفوات وقته؟ فيه وجهان: أحدهما السقوط[3] .

صاحب مدارک ره می فرماید: أما وجوب قضاء ما فاته من الغد فيدل عليه ما رواه الكليني في الصحيح ، عن معاوية بن عمار ... وأما وجوب البدأة بالفائت واستحباب كون ما يرميه لأمسه غدوة وما يرميه ليومه عند الزوال فمقطوع به في كلام الأصحاب... وحكى العلاّمة في التذكرة عن بعض العامة قولا بعدم وجوب تقديم الفائت وهو جيد لو لا ورود الرواية بذلك.[4]

اما به نظر می رسد که مقتضای قاعده در واجب مضیق که لازم است در زمان محدود خودش اتیان شود، این است که با سپری شدن زمانش ساقط شود بنابراین حکم به وجوب قضا اولاً و وجوب رعایت ترتیب بین قضاء و اداءً ثانیاً، و وجوب رعایت ترتیب بین قضاء شده ها ثالثاً، و وجوب اتیان قضا به هنگام صبح و اتیان عمل أدائی به هنگام زوال خورشیدی رابعاً، چون بر خلاف قاعده هستند نیازمند نص خواهند بود.

برای اثبات فروع فوق الذکر به سه روایت ممکن است استدلال شود:

    1. صحیحه عبد الله بن سنان از امام صادق علیه السلام

محمد بن الحسن باسناده عن موسى بن القاسم، عن عبد الرحمن، عن عبد الله بن سنان قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل أفاض من جمع حتى انتهى إلى منى فعرض له عارض فلم يرم حتى غابت الشمس قال: يرمي إذا أصبح مرتين: مرة لما فاته، والأخرى ليومه الذي يصبح فيه، وليفرق بينهما يكون أحدهما بكرة وهي للأمس، والأخرى عند زوال الشمس.[5]

مورد این صحیحه، شخصی است که مانعی از رمی در روز دهم پیدا کرده و تا غروب افتاب موفق به رمی نشده و امام علیه السلام فرمودند: " يرمي إذا أصبح مرتين الخ".

که سه مطلب از فرمایش امام علیه السلام می تواند استفاده کرد:

     در صورتی که رمی روز عید فوت شود قضای آن واجب است.

     با توجه به فراز " مرة لما فاته، والأخرى ليومه الذي يصبح فيه" لزوم ترتیب و مقدم شدن فائت به جاضر، استفاده می شود.

     وجوب تفریق به نحوی که در روایت ذکر شد(يكون أحدهما بكرة وهي للأمس، والأخرى عند زوال الشمس).

با توجه به قیام اجماع بر جواز رمی در تمامی روز، فقهاء تفریقی را که در فراز "ت" متذکر شدیم بر استحباب حمل کردند ولی نسبت به دو فراز قبل بر وجوب، اخذ می شود، منتهی این روایت به سنان رمی جمره عقبه اختصاص دارد و جمرات دیگر را شامل نمی شود.

با توجه به آنچه گفتیم (قیام اجماع بر استحبابی بودن فراز سوم) وجهی برای اشکال بر حمل دو فراز اول بر وجوب، باقی نمی ماند و معلوم می شود که اشکال صاحب ریاض ره بر وجوب ترتیب به جهت اشتمال بر قید استحباب وارد نیست هر چند صاحب جواهر ره فرمایش را به نحو مبسوط آورده است (جواهر الکلام ج20ص25) چرا که استحبابی بودن برخی از قیود با واجب بودن بقیه منافاتی ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo