درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/ رمي الجمار/ قول خداوند در این مسئله/ روایات

قول خداوند در این مسئله

اما قول خداوند در این رابطه، همان فراز، ﴿...فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ...﴾[1] است که استفاده چنین حکمی از این فراز، منوط به توجه به سه نکته است:

    1. حصر در لغت به معنای منع است و اختصاصی به ممنوعیت به سبب مرض ندارد لذا لغوی آن، مطلق است هر چند به سبب دشمن باشد همانگونه که در آیه شریفه ﴿لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ﴾[2] به همین معنا استعمال شده است.

    2. همانگونه در روایات آتیه نیز خواهیم دید این آیه در مورد صلح حدیبیه وارد شده که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم و همراهانشان از سوی مشرکین منع شدند و آن حضرت در همان محل نحر کرده و برگشتند.

خداوند متعال در وسط همین آیه حکم مریض و.. را بیان کرده و می فرماید: ﴿...فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ...﴾[3] پس معلوم می شود که مراد از حصر در صدر آیه، ممنوعیتِ مختص به مرض نیست وگرنه دو حکم در صدر و وسط آیه با هم سازگار نخواهد بود، لذا استدلال به آیه در مورد مصدود، اشکالی نخواهد داشت.

روایاتی که بر تحلّل از احرام به دنبال صدّ و هدی دلالت دارند:

    1. صحیححه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن صفوان، عن معاوية بن عمار قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل يرسل بالهدى تطوعا، قال: يواعد أصحابه يوما يقلدون فيه، فإذا كان تلك الساعة من ذلك اليوم اجتنب ما يجتنبه المحرم إلى يوم النحر فإذا كان يوم النحر أجزأ عنه، فان رسول الله صلى الله عليه وآله حيث صده المشركون يوم الحديبية نحر بدنة ورجع إلى المدينة.[4]

استدلال به این حدیث از سوی فاضل تراقی ره مورد اشکال واقع شده آنجا که می فرماید: عدم دلالة فعل النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم على الوجوب[5] .

پاسخ اشکال: همانگونه که از ملاحظه صدر روایت معلوم می شود، امام صادق علیه السلام در جواب سائل به فعل پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم استشهاد فرموده اند پس معلوم می شود که فعل النبی صل الله علیه و آله وسلم در این مورد از حجیت برخوردار بوده است.

    2. موثقه زراره از امام باقر علیه السلام

وعن حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن أحمد بن الحسن الميثمي، عن أبان، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام قال: المصدود يذبح حيث صد، ويرجع صاحبه فيأتي النساء، والمحصور يبعث بهديه فيعدهم يوما، فإذا بلغ الهدي أحل هذا في مكانه، قلت: أرأيت إن ردوا عليه دراهمه ولم يذبحوا عنه وقد أحل فأتي النساء، قال: فليعد وليس عليه شئ، وليمسك الان عن النساء إذا بعث[6] .

    3. معتبره حمران از امام باقر علیه السلام

محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن ابن أبي نصر عن داود بن سرحان، عن عبد الله بن فرقد، عن حمران، عن أبي جعفر عليه السلام قال: إن رسول الله صلى الله عليه وآله حين صد بالحديبية قصر وأحل ونحر، ثم انصرف منها، ولم يجب عليه الحلق حتى يقضى النسك، فأما المحصور فإنما يكون عليه التقصير[7] .

    4. فراز أخیر از معتبره مفید که در مورد مصدود وارد شده است.

محمد بن محمد المفيد في (المقنعة) قال: قال عليه السلام المحصور بالمرض، إن كان ساق هديا أقام على إحرامه حتى يبلغ الهدي محله، ثم يحل ولا يقرب النساء حتى يقضي المناسك من قابل، هذا إذا كان حجة الاسلام، فأما حجة التطوع فإنه ينحر هديه وقد أحل مما كان أحرم منه فان شاء حج من قابل، وإن شاء لا يجب عليه الحج، والمصدود بالعدو ينحر هديه الذي ساقه بمكانه، ويقصر من شعر رأسه ويحل وليس عليه اجتناب النساء سواء كانت حجته فريضة أو سنة.[8]

علاوه بر این روایات، اکثر فقهای فرقین، قائل به وجوب هدی برای تحلل مصدود شده اند، لذا حتی اگر استدلال به آیه فوق نیز با این بیان که در مورد محصَر وارد شده است، مورد اشکال واقع شود، وجود روایات با ذهاب اکثر فقهای فریقین به وجوب هدی، کفایت می کند و نیز با وجود دلالت آیه (بر فرض بطلان اشکال) و سیره پیامبر اکرم صل الله علیه وآله و سلم و روایت، به وجوب هدی، فتوی داده می شود و نیازی به استصحاب حکم احرام نیست تا گفته شود که چنین استصحابی با استصحاب عدم جعل هدی معارض است.

باید توجه نمود که وجوب هدی در مصدود به قارن که سوق هدی کرده است، اختصاص ندارد بلکه بر هر مصدودی واجب است حتی اگر قربانی به همراه ندارد آن را خریده و ذبح نماید کمااینکه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم در عین حال که معتبره بودند اقدام به ذبح کردند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo