درس خارج فقه استاد سید محمد واعظموسوی
99/11/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الحج/الطواف /ادامه مساله 18 تحریر الوسیله
مسألة 18: ...و لو كان شوطا أو أزيد فالأحوط إتمامه سبعة أشواط بقصد القربة من غير تعيين الاستحباب أو الوجوب.[1]
4ـــ ما هو الواجب من الطوافین
وقتی لازم است ططائفی که سهوا یک شوط یا بیشتر از آن بر طوافش افزوده استف اقدام به اکمال طواف دوم و رساندن تعداد اشواط به چهارده کرد، بحثی در تعیین طواف واجب از بین طواف واقع میشود.
فقیهانی مانند محقق ره و علامه ره وشهید اول ره که اکمال طواف دوم را مستحب میدانند ظاهراً طواف اول را واجب و دومی را جریمه و عقوبت میشمارند.
اما بنابر قول به وجوب اکمال که از ظاهر نصوص و فتاوی استفاده میشود، آنگونه که قبلا گفتیم، طواف دوم طواف واجب است و روایات سهگانهای که (14و15و16) برای تفسیر لفظ "اعاده" به معنای انقلاب واجب به مستحب و انتقال وجوب به طواف دوم، مورد استناد واقع شدند بر واجب بودن طواف دوم دلالت میکنند.
به نظر میرسد که ادله هیچکدام از دو طرف، حضرت امام راحل ره را قانع ننمودهاند لذا ایشان فتوی نداده بلکه احتیاط نموده است (فالأحوط...)
نظر استاد
اما به نظر ما، طواف واجب، طواف دوم است و نمازی که به دنبال آن خوانده میشود واجب است و نمازی که بعد از سعی خوانده میشود مستحب است.
المسألة18: ... ، و صلى ركعتين قبل السعي، و جعلهما للفريضة من غير تعيين للطواف الأول أو الثاني، و صلى ركعتين بعد السعي لغير الفريضة.[2]
5ــــ هل تجب صلاتان أو صلوة واحدة؟
پنجمین و آخرین جهت مورد بحث در مسئله 18 تعداد نماز طواف بعد از انجام دو طواف است. شکی نیست که هر طواف صحیحی أعم از واجب یا مستحب، دو رکعت نماز دارد و چون ظاهر روایات در ما نحن فیه این است که هر دو طواف صحیح است بنابراین مقتضای قاعده این است که باید دو نماز خوانده شود.
البته در روایتی که عبدا.. بن سنان از امام صادق علیهالسلام نقل کرده[3] خواندن یک نماز وارد شده است:
ح5: وباسناده عن موسى بن القاسم، عن عبد الرحمن، عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: من طاف بالبيت فوهم حتى يدخل في الثامن فليتم أربعة عشر شوطا، ثم ليصل ركعتين.
ولی به نظر میرسد که ظاهر آن، این است که آنچه واجب است دو رکعتی است که پس از طواف دوم خوانده میشود و این مطلب با لزوم دو رکعت دیگر برای طواف اول، منافاتی ندارد لذا بین این روایت با روایاتی که بر وجوب چهار رکعت دلالت دارند منافاتی نیست.
آخرین بحث در ما نحن فیه در محلّ دو نمازی است که که پس از دو طواف خوانده میشود؛ روایاتی که در این زمینه وارد شدهاند به دو نحو هستند، برخی از آنها مطلق و برخی مقیدند.
از جمله روایات مطلقه، خبر ابی ایوب از امام صادق علیهالسلام است[4] :
ح13: محمد بن علي بن الحسين باسناده عن أبي أيوب قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام رجل طاف بالبيت ثمانية أشواط طواف الفريضة قال: فليضم إليها ستاً ثم يصلي أربع ركعات.
و مقتضای قاعده این است که مطلق را حمل بر مقید کرده و دو نماز را جداگانه انجام دهیم، به این صورت که دو رکعت را بعد از طواف دوم و دو رکعت دیگر را پس از سعی انجام دهیم که مقتضای بعضی از روایات است مثل خبر جمیل[5] .
ح16: محمد بن إدريس في (آخر السرائر) نقلا من نوادر أحمد بن محمد بن أبي نصر البزنطي، عن جميل أنه سأل أبا عبد الله عليه السلام عمن طاف ثمانية أشواط و هو يرى أنها سبعة قال: فقال: إن في كتاب علي عليه السلام انه إذا طاف ثمانية أشواط يضم إليها ستة أشواط، ثم يصلي الركعات بعد، قال: و سئل عن الركعات كيف يصليهن أو يجمعهن أو ماذا؟ قال يصلى ركعتين للفريضة ثم يخرج إلى الصفا و المروة، فإذا رجع من طوافه بينهما رجع يصلي ركعتين للأسبوع الآخر.
و چون خبری که مقید را میرساند از اعتبار سندی برخوردار نیست لذا نمیتوان مقیدِ مطلقات باشد و به همین خاطر است که تأخیر نماز دوم از سعی بین صفا و مروه، احتیاطی است نه فتوائی.