درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/حجية ظواهر الألفاظ /راه حل شک در مراد جدی متکلم/ اقوال و نظرات در رابطه با حجیت ظواهر

راه حل شک در مراد جدّی متکلم:

اگر مراد استعمال در یک کلام روشن باشد مثل اینکه متکلم بگوید: " رأیت اسداً یرمی " و شنونده در مراد جدی متکلم تردید داشته باشد و نداند که آیا مراد جدی استعمالی تطابق دارد یا نه؟ در صورتی که قرینه ای بر شوخی و عدم جدّی وجود نداشته باشد " اصالة التطابق " که از اصول عقلائی است جاری شده و به تطابق اراده جدی با اراده استعمالی حکم می کند.

اصولی که نام بردیم اصولی هستند که در بین عقلاء جریان دارند و شارع مقدس نیز روش دیگری در تفهیم مقاصد خویش اتخاذ نکرده است.

معنای "اصالة الظهور" از نظر آخوند ره:

اصطلاح "اصالة الظهور" در موارد زیادی در کلام آخوند ره استعمال شده است ولس سؤال این است که محا کاربرد این اصطلاح در چه موردی است؟ آیا این اصل برای تشخیص مراد استعمالی است یا برای تشخیص مراد جدی؟

روشن است که این اصل (اصالة الظهور) درصورت شک در مراد استعمالی کابرد ندارد؛ زیرا همانگونه که گذشت در این مورد بنابر مبنای مشهور، اصالة الحقیقة و بنابر مبنای دیگر إصالة العدم الخطاء جریان دارد بنابر این، اصالة الظهور در ارتباط با مراد جدی متکلم است و چیزی غیر از " اصالة التطابق بین الارادتین " نیست و مبنای حجیّت ظواهر نیز در حقیقت مطابقت اراده استعمالی با اراده جدی است به همین جهت متکلم و مخاطب ملزم به همان ظهور هستند یعنی ظهور کلام هر کدام بر خود او تحمیل می شود و به هرکدام گفته می شود: " اراده جدی تو به این معنا تعلق گرفته است " و روشن است که مراد از حجیّت ظاهر این است که بنای عملی عقلاء بر إلغای اجمالات خلاف ظاهر است یعنی در مقام اخذ به ظاهر به چنین احتمالاتی اعتنا نمی کنند.

نکته قابل توجه: حکم الفاظ وارد در روایات با توجه به وضعیت شنونده، متفاوت می شود.

اگر شنونده مورد خطاب معصوم علیه السلام قرار گیرد مثل اینکه زراره مطلبی را از امام صادق علیه السلام بشنود، تنها احتمالی که می دهد این است که مراد جدی امام علیه السلام غیر از مراد استعمالی حضرتش باشد در این صورت اگر قرینه ای بر عدم تطابق وجود نداشته باشد اصل عقلائی "اصالة التطابق" را جاری کرده و حکم به تطابق اراده جدی با اراده استعمالی می کند ولی نسبت به مراد استعمالی جای تردید نیست، چون احتمال خطا و نسیان در کلام معصوم علیع السلام نسیت. ولی در صورتی که کلام معصوم علیه السلام با یک یا چند واسطه به شخصی برسد ممکن است در مورد اراده استعمالی نیز تردید برای شنونده حاصل شود؛ زیرا ممکن است امام علیه السلام قرینه را بیان فرموده و واسطه آن را فراموش کند که نوبت به جریان "اصالة العدم الخطاء" می رسد.

اقوال و نظرات در مورد حجیّت ظواهر

نظریه اول (نظریه مشهور):

از نظر مشهور اصولیها، ظواهر مطلقاً حجیت دارند، خواه مفید ظن شخصی نسبت به مراد متکلم باشند یا نه، و خواه ظن شخصی بر خلاف ظاهر مراد متکلم حاصل شود یا نه و خواه شنونده، مقصود به افهام باشد یا نه، و خواه ظواهر کتاب باشد یا ظواهر روایات.

نظریه دوم: ظواهر در صورتی حجیت دارند که مفید ظن شخصی به مراد متکلم باشند.

نظریه سوم: ظواهر در صورتی حجیت دارند که ظن شخصی بر خلاف ظاهر حاصل نشده باشد.

این دو نظریه را شخص اعظم ره به بعضی از معاصرین خود نسبت داده و می فرماید: نعم ربما یجری علی لسان بعض متأخری المتاخرین من المعاصرین عدمُ الدلیل علی حجین الظواهر اذا لم تفد الظن أو إذا حصل الظن الغیر النعتبر علی خلافها.

جواب نظریه دوم و سوم:

حجیت ظواهر مسئله عقلائی است و بین عقلاء چنین قیودی برای حجیت ظواهر وجود ندارد به این معنا که سیره عقلاء بر اخذ به ظواهر و پیروی از آنها تا زمانی که علم به خلاف پیدا نشده باشد، قائم شده و عذر کسی را که به دلیل عدم افاده ظن به وفاق یا به دلیل وجود طن به خلاف، یا ظاهر مخالفت کند نمی پذیرند لذا معلوم می شود که سیره عقلاء بر حجیت ظواهر به نحو مطلق بوده و مقید به هیچکدام از این دو قید نیست.

وقتی مولا دستوری را در قالب "صیغه إفعل" نسبت به بنده اش صادر کند او نمی تواند مخالفت با چنین دستوری را توجیه کرده و بگوید: اگر چه صیغه إفعل ظهور در وجوب دارد ولی برای من ظن شخصی به این که مراد جدی مولا وجوب باشد حاصل نشده است. و نیز نمی تواند بگوید: " برای من ظن شخصی بر خلاف ظاهر کلام مولا پیدا شد و گمان کردم که مراد مولا از این صیغه امر" استحباب بوده است در حالی که قرینه ای بر استحباب در کلام مولا ذکر نشده است یعنی شرائط خاص شنونده در حجیت ظهور نقشی ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo