درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/حجية ظواهر الألفاظ /نظریه پنجم: در مورد حجیت ظواهر(نظریه بعضی از اخباریها)

نظریه پنجم: در مورد حجیت ظواهر(نظریه بعضی از اخباریها)

گروهی از علمای شیعه یعنی اخباری مسلک‌ها از قبیل سیدصدر(فرائدالاصول ص 38-39 به نقل از سیدصدر)، محدث بحرانی (الدررالنجفیه 169)، امین استرآبادی (الفوائدالمدنیه 128)و... معتقدند که ظواهر احادیث پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و روایات اهل بیت (علیهم الاسلام) در حق همگان حجّت است، ولی خصوص ظواهر قرآن در حق همه حجّت نیست و فقط در حق معصومین (علیهم الاسلام) حجّت است و آنان حق دارند از ظواهر قرآن استفاده کنند وگرنه در حق دیگران این ظواهر از حجیّت برخوردار نیستند و آنان حق ندارند بدون تفسیر و بیان ائمه (علیهم الاسلام) به ظاهر قرآن تمسک نمایند.

اخباریها بر مدعای خویش ( عدم حجیّت ظواهر کتاب الله ) به ادله‌ای تمسک کرده‌اند که لازم است هر کدام را جداگانه به بوته بررسی بسپاریم:

دلیل اول اخباریها: بر اساس آنچه از روایات استفاده می‌شود چون حضرات معصومین (علیهم الاسلام) مخاطبین واقعی قرآن هستند و دیگران از درک و فهم مطالب بلند قرآن ناتوان هستند حقّ استفاده از ظواهر آن را ندارند و معروف است که اهل بیت (علیهم الاسلام) به آنچه در بیت وجود دارد آگاهتر هستند در این زمینه روایات فراوانی وارد شده است که از باب نمونه به دو روایت اشاره می‌کنیم:

    1. حدیثی که صدوق در علل الشرائع آورده:

وعن أبيه ومحمد بن الحسن، عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن شبيب بن أنس، عن بعض أصحاب أبي عبد الله عليه السلام في حديث إن أبا عبد الله عليه السلام قال لأبي حنيفة: أنت فقيه العراق؟ قال: نعم، قال: فبم تفتيهم؟
قال: بكتاب الله وسنة نبيه صلى الله عليه وآله، قال: يا أبا حنيفة تعرف كتاب الله حق معرفته؟
وتعرف الناسخ والمنسوخ؟ قال: نعم، قال: يا أبا حنيفة لقد ادعيت علما ويلك ما جعل الله ذلك إلا عند أهل الكتاب الذين أنزل عليهم، ويلك ولا هو إلا عند الخاص من ذرية نبينا محمد صلى الله عليه وآله، وما ورثك الله من كتابه حرفا - وذكر الاحتجاج عليه إلى أن قال: يا أبا حنيفة إذا ورد عليك شئ ليس في كتاب الله ولم تأت به الآثار والسنة كيف تصنع؟ فقال: أصلحك الله أقيس وأعمل فيه برأيي، فقال: يا أبا حنيفة إن أول من قاس إبليس الملعون...[1] .

    2. کلینی ره در کافی به سند خود از زیدالشحام نقل کرده:

عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن محمد بن سنان، عن زيد الشحام قال: دخل قتادة بن دعامة على أبي جعفر (عليه السلام) فقال: يا قتادة أنت فقيه أهل البصرة؟ قال: هكذا يزعمون فقال أبو جعفر (عليه السلام): بلغني أنك تفسر القرآن؟
فقال له قتادة: نعم، فقال له أبو جعفر (عليه السلام) بعلم تفسره أم بجهل؟ قال: لا بعلم، فقال له أبو جعفر (عليه السلام): فإن كنت تفسره بعلم فأنت أنت وأنا أسألك؟ قال قتادة: سل...

در ادامه امام (علیه السلام) می‌فرمایند: ويحك يا قتادة إن كنت إنما فسرت القرآن من تلقاء نفسك فقد هلكت وأهلكت وإن كنت قد أخذته من الرجال فقد هلكت وأهلكت، ويحك يا قتادة ذلك من خرج من بيته بزاد وراحلة وكراء حلال يروم هذا البيت عارفا بحقنا يهوانا قلبه كما قال الله عز وجل: " واجعل أفئدة من الناس تهوي إليهم " ولم يعن البيت فيقول: إليه، فنحن والله دعوة إبراهيم (عليه السلام) التي من هوانا قلبه قبلت حجته وإلا فلا، يا قتادة فإذا كان كذلك كان آمنا من عذاب جهنم يوم القيامة، قال قتادة: لا جرم والله لا فسرتها إلا هكذا، فقال أبو جعفر (عليه السلام): ويحك يا قتادة إنما يعرف القرآن من خوطب به.[2]

در این روایت امام علیه السلام ابوحنیفه و قتاده را از فتوی دادن بر اساس ظواهر قرآن منع کرده است و امر آنها را مردود شمرده است و علم و فهم قرآن را مخصوص اهل کتاب و مَن خوطِب به دانسته است و وقتی چنین فقیهان بزرگی با داعیه برخورداری از دانش و مرجعیت برای مردم مجاز به استفاده از ظواهر قرآن نباشد پس دیگران به طریق اولی مجاز نخواهند بود.

دلیل دوم اخباریها: قرآن کریم مشتمل بر مضامینی عالی و مطالب دقیق و پیچیده‌ای است که غیر از راسخان در علم و آگاهان به تاویل کتاب امکان دسترسی به آنها را ندارد و دست صاحبان فکر و اندیشه از رسیدن به دامان آن معانی با عظمت، کوتاه است و تنها معصومین (علیهم السلام) هستند که موفق به غواصی در اقیانوس معارف و انوار قرآن هستند و دیگران از نیل به این حقائق بلند ناتوانند فی المثل فهم مراد از لفظ " امانة " در آیه شریفه ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا [3] و یا فهمیدن مراد از لفظ " اسماء " در آیه شریفه ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ[4] از عهده انسانهای معمولی بدون مراجعه به معصوم (علیه السلام) خارج است.

خلاصه اینکه دسترسی به حقائق و معارف قرآن که در آن، واقعیتهای هستی از گذشته و حال و آینده ترسم شده و حکم همه حوادث در آن تبیین شده است، فقط برای اهل قرآن، میسور است و دیگران حق ندارد بدون تفسیر حضرات معصومین (علیهم السلام) به قرآن تمسک کرده و از ظواهر آن بهره بگیرند و بر اساس آنها به احکام برسند و فتوائی بدهند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo