درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/حجية ظواهر الألفاظ /بررسی ادله اخباریها

بررسی ادله اخباریها که قائل به عدم حجیت ظواهر کتاب برای غیر معصومین شدند.

نقد دلیل اول اخباریها: چند جواب از دلیل اول اخباریها می‌توان ارائه نمود:

    1. مضمون روایاتی که از تمسک به ظواهر قرآن منع می کردند این بود که " انما القرآن مَن خوطب به " و روشن است که لفظ "القرآن" ظهور در کل قرآن دارد و منظورشان آن است که آگاهی به تمام حقائق قرآن از محکمات و متشابهات، ظواهر و بواطن، عمومات و خصوصات، مطلقات و مقیدات، نواسخ و منسوخات، شان نزولها، زمانها، مکانهای نزول و... منحصر به حضرات معصومین (علیهم السلام) است و دیگران از آنجا بی بهره اند نه اینکه دیگران حتی یک آیه را هم نمی فهمند، دلیل بر این مدعا کاملا روشن است؛ زیرا آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که همه معنای آن را می فهمند و فهم آنها اختصاص به معصومین (علیهم السلام) ندارد مثل نصوص قرآن ﴿ قل هو الله احد – ان الله علی کل شی قدیر و... ﴾ و آیات اخلاقی ﴿ لایغتب بعضکم بعضا – لایسخر قوم من قوم ﴾ و آیات وارد در معنای معاملات ﴿احل الله البیع – اوفوا بالعقود﴾ و... .

    2. این دسته از روایات در مقام منع و سرزنش نمودن افرادی مانند ابوحنیفه و قتاده و... است که در استفاده از ظواهر قرآن، روشی متفاوت از روش مجتهدین شیعه دارند آنها با اعتقاد به اینکه " حسبنا کتاب الله " خود را از رجوع به اهل بیت (علیهم السلام) که مفسران واقعی قرآنند مستغنی دانسته و ثقل اصغر را کنار گذاشته و خیال می کنند که مستقلاً و مستقیماً می توان بدون مراجعه به تفسیر روایات اهل بیت (علیهم السلام) به قرآن مراجعه کرده و بر اساس ظواهر آیات فتوی دهند و لازم بود که امام (علیه السلام) از این طرز فکر خطرناک شدیداً منع کنند.

اما روش استفاده فقهای شیعه از ظواهر کتاب به این نحو است که ابتدا پیرامون آیه خاص فحص دقیق و گسترده ای انجام می دهند و جائی را که احتمال وجود روایتی بر خلاف ظاهر آیه می دهند مراجعه کنند و پس از یافتن قرینه ای بر خلاف ظاهر آیه به ظاهر آیه استناد می کنند در حالی که مراد اخباری این است که حتی پس از فحص و یاس نیز حق استناد به ظاهر قرآن را ندارید و قرآن را فقط از باب تبرک و برای ثواب بردن بخوانید بدون اینکه در معانی آن تدبر کنید و یا آن را در زندگی دستورالعمل خود قرار دهید در حالیکه اصولیها این شیوه را قبول ندارند و معتقدند که ظواهر قرآن بعد از فحص و یاس در عرصه های مختلف زندگی کاربرد دارند.

    3. بر فرض که مفاد روایات مزبور این باشد که فهم حتی یک آیه از قرآن هم نصیب دیگران حتی پس از فحص و مایوس شدن از یافتن قرینه بر خلاف ظاهر هم حق ندارند به قرآن تمسک کنند، ولی در مقابل آن روایات، روایات متعددی برابر آنهاست وارد شده و مردمان را به قرآن ارجاع داده است مثل فرمایش امام رضا (علیه السلام): من رد متشابه القرآن إلى محكمه فقد هدي إلى صراط مستقيم[1] . و روایاتی که در عرضه کردن دو خبر متعارض به قرآن سخن گفته. مثل فرمایش امام صادق (علیه السلام): إذا ورد عليكم حديثان مختلفان فاعرضوهما على كتاب الله، فما وافق كتاب الله فخذوه وما خالف كتاب الله فردوه...[2] . و نیز فرمایش امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام): لا تصدق علينا إلا ما وافق كتاب الله وسنة نبيه صلى الله عليه وآله.[3] که سخن از عرضه کردن هر روایتی (حتی غیر متعارضان) به قرآن کریم است و نیز فرمایش امام باقر (علیه السلام): إذا جائكم عنا حديث فوجدتم عليه شاهدا، أو شاهدين من كتاب الله فخذوا به، وإلا فقفوا عنده ثم ردوه إلينا حتى يستبين لكم.[4]

همچنین روایاتی که مشروط ضمن معاملات را به قرآن ارجاع داده و یا امام (علیه السلام) به آیه ای از قرآن استدلال فرموده است.

روشن است که اگر ظواهر قرآن حجت نباشد، تمام اینها لغو خواهد بود.

پس از اشاره به برخی از روایاتی که افراد را به قرآن ارجاع داده و یا تشخیص حق از باطل در روایات وارده یا متعارضه را موافقت با قرآن قرار داده اند می گوئیم:

اولا: این روایات از نظر عدد به مراتب بیشتر از رئایاتی است که از اخذ به ظاهر قرآن منع کرده و رجحان دارد.

ثانیاً: بر فرض عدم رجحان، جمع میان آنها به این است که اخبار ناهیه از عمل به قرآن را بر عمل به متشابهات و مجملات و اخذ به ظواهر قبل از فحص و یاس حمل می کنیم و طائفه دوم روایات را بر ارجاع به نصوص و محکمات و ظواهر پس از فحص و یاس حمل می کنیم و منافات از بین می رود.

    4. توبیخ وارد در برخی روایات از این جهت است که شخص خود را متصدی تفسیر قرآن می داند و حال آنکه اخذ به ظاهر کلام، داخل در عنوان تفسیر نیست .

تفسیر به معنای پرده برداری و کشف امر غیر ظاهر است، در حالیکه بحث پیرامون اخذ به کلامی است که دارای ظهور است و گرنه ما هم معتقدیم که تفسیر قرآن را "مَن خوطب به" می داند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo