درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /بررسی فرمایش محقق نائینی ره

بررسی فرمایش محقق نائینی ره:

کلام ایشان ره در عین برخوداری از دقت و تفصیل، مواجه با اشکالات زیر است:

اشکال اول: بر فرض که از ادله حجیت خبر واحد قضیه ای مانند: "صدّق العادل" برداشت شود ولی معنای چنین قضیه ای این نیست که در مورد خبر عادل احتمال خلاف را الغاء کرده و خبر عادل را تعبداً همانند قطع به حساب آورید بلکه آنچه در رابطه با خبر عادل وجود داد حجیت آن است یعنی مردم موظفند به خبر عادل –با تمام ویژه گیهایش- عمل کنند؛ زیرا اگر بنا باشد در مورد همه تکالیف فقط قطع دارای اعتبار باشد لازمه اش ترک بسیاری از تکالیف الهی خواهد بود؛ چون راهی برای به دست آوردن قطع در مورد آنها وجود دارند و درست به همین جهت است که شارع مقدس راه های دیگر را برای رسیدن مردم به تکالیف الهی معتبر دانسته که یکی از آنها خبر واحد است و معنای حجیت خبر واحد این است که اگر خبر واحد مطابق با واقع درآید همان واقع تنجیز پیدا می کند و اگر چنانچه خلاف واقع باشد مکلف، معذور خواهد بود.

اشکال دوم: ایشان ره فرمودند که عقلاء با خبر ثقه همانند قطع رفتار می کنند و گویا هیچگونه احتمال خلافی در آن نمی دهند و حال آنکه آنچه از عقلاء به عنوان علّت ترتیب اثر بر خبر ثقه مطرح است این است که اگر قرار باشد در امور مربوط به معاش مربوط به معاش و زندگی اجتماعی انسانها تنها راه اطلاع از امور، علم باشد برای انسان مشکلاتی به وجود می آید؛ لذا به ظنونی مانند خبر در عین حال که قطع آور نیستند، اعتنا می کنند.

روشن است که در این صورت سیره عقلائی نسبت به ایات ناهیه از عمل به غیر علم، از باب ورود یا تخصیص مقدم نمی شود؛ زیرا ورود و تخصیص فرع بر این است که عقلاء، عمل به خبر ثقه را عمل به علم بدانند تا چنین عملی از موضوع آیات ناهیه خارج شود (تکویناً یا تعبداً).

اشکال سوم: ایشان ره رادعیت آیات ناهیه نسبت به سیره عقلائیه را رد کرده و فرمودند: لازمه رادعیت آیات ناهیه نسبت به سیره عقلاء دور باطل است؛ چون رادعیت، متوقف بر عدم تخصیص آیات ناهیه به وسیله سیره است و عدم تخصیص آیات ناهیه به وسیله سیره متوقف بر رادعیت آیات ناهیه است پس رادعیت آیات ناهیه نتوقف بر رادعیت می شود و این محال است، در حالی که چنین فرمایشی صحیح نبوده و دارای جواب نقیضی و حلّی است.

جواب نقضی: شما با این فرمایش در صدد تخصیص آیات ناهیه به وسیله سیره عقلائیه هستید در حالی که چنین مطلبی نیز دوری است؛ زیرا مخصِّص بودن سیره نسبت به آیات ناهیه متوقف بر عدم رادعیت آیات ناهیه نسبت به سیره است و عدم رادعیت آیات ناهیه نسبت به سیره متوقف بر مخصص بودن سیره نسبت به آیات است یعنی مخصص بودن سیره متوقف بر مخصص بودن سیره است و دور لازم می آید.

جواب حلّی: ملاک رادعیت ایات غیر از ملاک مخصصیّت سیره عقلائیه است و آن دو در عرض هم نیستند؛ زیرا ظواهر آیات از حجیت برخوردارند و این حجیت متوقف بر چیزی نیست ولی حجیت سیره عقلاء متوقف بر عدم ردع از ناحیه شارع است و به نحو مطلق نیست بلکه سیره ای که در مرأی و منظر شارع بوده و از ناحیه شارع مورد ردع قرار نگیرد حجیت دارد.

پس آیات ناهیه می توانند رادع سیره باشند؛ برای اینکه حجیت ظهور آیات متوقف بر چیزی نیست ولی سیره نمی تواند مخصص آیات باشد، چون حجیت سیره متوقف بر عدم ردع از ناحیه شارع است و آیات ناهیه صلاحیت ردع را دارند بنابراین رادعیت آیات ناهیه نسبت به سیره مستلزم دور نیست.

اشکال چهارم: ایشان ره در آخر کلام خود فرمودند: "اگر تقدم سیره عقلائیه بر آیات ناهیه را از باب ورود یا تخصیص نپذیریم، باید لااقل قائل به حکومت سیره عقلائیه بر آیات ناهیه باشیم".

به نظر می رسد که چنین فرمایشی قابل پذیرش نیست؛ زیرا دلیل حاکم به عنوان مبیّن و مفسّر دلیل محکوم است و این معنا از شئون دلیل لفظی است، در حالی که سیره، دلیل غیر لفظی بوده و نمی توان چنین اقتضائی داشته باشد بلکه نهایت نقشی که سیره ایفاء می کند این است که خبر ثقه از شمول ایات ناهیه خارج است ولی چون دلیل غیر لفظی است بر چگونگی این خروج دلالت نمی کند هر چند در تخصیص خطاب عام، لفظی بودن دلیل خاص، اخذ نشده بلکه دلیل لبّی نیز می تواند مخصِص عام قرار گیرد، قلذا می توان گفت: سیره عقلائیه آیات ناهیه است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo