درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /پاسخ اشکال از سوی آخوندره

پاسخ اشکال از سوی آخوند ره: (کفایة الاصول ج2 ص83)

شرط در آیه نبأ برای تحقق موضوع نبوده و آیه از قضایای شرطیه ای است که دارای مفهوم هستند؛ زیرا موضوع در آیه نبأ عبارت است از "طبیعت نبأ = النبأ الذی جئ‌به" و چنین خبری دارای یکی از دو حالت است: یا آورنده آن فاسق است و یا غیر فاسق. یعنی عادل است، حال منطوق آیه این است که: اگر آورنده خبر فاسق باشد تبین واجب است و مفهوم آن این است که اگر آورنده خبر غیر فاسق (عادل) باشد تبین لازم ندارد و حجّت است، بنابراین موضوعی که در قضیه مفهومیه اخذ می شود با موضوعی که در قضیه منطوقیه ذکر شرع متحد بوده و مفهوم گیری از این قضیه شرطیه، صحیح است به تعبیر خود آخوند ره گویا آیه چنین فرموده: ان کان الجائی بالخبر فاسقاً فتبینواا ...، مفهوم شرط چنین قضیه ای این است که "ان لم یکن الجائی بالخبر فاسقاً فلایجب التبین ...، و واضح است که اگر نبأی هست و آورنده آن فاسق نیست، پس عادل خواهد بود و آیه نبأ به مفهوم شرط بر حجیت آن دلالت می کند و مطلوب ما همین است.

پاسخ از کلام آخوندره: کلام ایشان بر خلاف ظاهر آیه است. آیه می گوید: "اگر فاسق خبر آورد تبیّن کنید" مفهوم این جمله این است که اگر فاسق خبر نیاورد تبیّن لازم نیست اما جمله "اگر فاسق خبر نیاورد" معنایش این است که حتما خبری وجود دارد و آورنده آن غیر فاسق است، روشن است که در مقام استدلال به آیه باید ثابت شود که ظهور آیه شریفه در این است که "طبیعت نبأ" به عنوان موضوع قرار گرفته است، ولی در ردّ استدلال همین مقدار که احتمالی در مقابل آن مطرح شود کفایت می کند و اساس استدلال از بین می رود؛ بنابراین، احتمال این که آیه از قبیل قضیه شرطیه "ام رزقت ولداً فاختنه" باشد برای ردّ استدلال مرحوم آخودره کفایت می کند.

دفاع محقق نائینی ره از فرمایش آخوندره: (فوائدالاصول ج3ص169و170) در استدلال به آیه نبأ لازم است دو نکته را مورد توجه قرار دهیم:

    1. با توجه به شأن نزول آیه معلوم می شود در إخبار ولید به ارتداد قبیله بنی‌المصطلق دو عنوان تحقق دارد:

     عنوان خبر واحد.

     عنوان فاسق بودن مخبر این خبر.

    2. از دقت در آیه شریفه در می یابیم که آیه در مقام تمیز بین دو خبر است:

     خبری که تبیّن لازم دارد.

     خبری که تبیّن لازم ندارد.

آیه در صدد بیان ضابطه در هر دو بُعد است.

وقتی این دو مطلب در کنار هم گذاشته شوند – با توجه با اینکه عنوان "فاسق" در آیه به صورت شرط مطرح شده است – در می یابیم که این آیه در صدد بیان همان چیزی است که از سوی مرحوم آخوندره مطرح شده است و آن مطلب این است که موضوع قضیه عبارت از "طبیعت نبأ = نبأ مطلق" است و چنین موضوعی دارای دو حالت است که یک حالت در منطوق مطرح شده – و آن عبارت از فاسق بودن آورنده خبر است – و حالت دیگر لازمه این منطوق است و آن این است که آورنده خبر غیر فاسق باشد و چون واسطه ای بین فاسق و عادل وجود ندارد مراد از غیر فاسق همان "عادل" خواهد بود – پس استدلال به آیه نبأ از طریق مفهوم شرط، تام است و بر حجیت خبر واحد عادل دلالت می کند.

بررسی فرمایش محقق نائینی ره: آنچه به عنوان نکته اول در فرمایش ایشان مطرح شده مورد قبول ما نیز هست یعنی ما هم قبول داریم که در إخبار ولید به ارتداد قبیله بنی‌المصطلق دو حیثیت وجود دارد:

     یکی این که مخبر واحد است.

     و دیگر اینکه مخبر فاسق است.

اما نکته دوم که مهمتر است که آیه در صدد ارائه ضابطه کلی و جدا کردن خبرهائی که تبین لازم دارد از خبرهائی است که تبین لازم ندارد، دلیلی بر این امر نداریم.

بله اگر بتوان ثابت کرد که آیه شریفه مفهوم دارد و مفهوم آن هم حجت است می توان چنین معنائی را بر آیه تحمیل کرد و گفت: آیه در مقام اعطای ضابطه کلی است، لکن اگر کسی از ابتدای امر مفهوم شرط را پذیرد و آیه را از قبیل قضیه شرطیه ای مانند: "ان رزقت ولداً فاختنه" بداند که شرط آن برای تحقق موضوع آورده شده است و یا حتی چنین احتمالی در مورد آیه بدهد، معنایش این است که آیه در مقام بیان ضابطه کلی در هر دو بعد نیست و فقط عدم حجیت و اعتبار خبر فاسق را می رساند

در ضمن ایشان می فرماید: "در خبر ولید دو حیثیت وجود دارد و آیه روی عنوان فسق تکیه کرده است"و چنین فرمایشی بحث را بر لفظ "فسق" متمرکز نموده و با مفهوم وصف مطابق‌تر است تا مفهوم شرط و حال آن که خود ایشان قائل به مفهوم وصف نیستند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo