درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /اشکال بر فرمایش محقق نائینی‌ره/دفاع از فرمایش محقق نائینی ره

اشکال بر فرمایش محقق نائینی‌ره:

قبول داریم که هر کدام از منطوق و مفهوم آیه شریفه نبأ بر یک ضابطه عامی (عدم حجیت خبر فاسق - حجیت خبر عادل) دلالت دارند و مورد (اخبار از ارتداد قبیله بنی‌المصطلق) در رابطه با منطوق است ولی باید توجه کرد که بیان ضابطه به یکی از دو صورت است:

    1. گاهی ضابطه به صورت عادی بیان می شود مثل قضیه شرطیه "اذا بلغ الماء قدر کرّ لاینجسع شئ" که در مقام بیان قاعده کلیهای در مورد آب کر است.

    2. گاهی در کنار بیان ضابطه، توبیخ و ملامتی هم نسبت به مخالفت با آن ذکر می شود مثل ما نحن فیه که گویا در حقیقت می خواهد بفرماید که چرا تبیّن نکرده قصد ترتیب اثر بر اخبار ولید فاسق دارید؟

در صورت اول که بیان ضابطه به صورت طبیعی و عادی صورت گرفته، کلام محقق نائینی ره فرمایش متینی است و قضیه شرطیه، ظهور در مفهوم خواهد داشت.

اما در صورت دوم، چه بسا آنچه منشأ این توبیخ است عبارت از این بوده که این مخبر فاسق بوده و به خبر او ترتیب اثر داده شده است، لذا اگر به جای ولید، یک شخص عادلی خبری بیاورد، دیگر توبیخی به همراه بیان ضابطه مطرح نمی شود، در این صورت، حرف مستشکل مورد قبول خواهد بود و جواب محقق نائینی ره را نمی توان پذیرفت و خطاب به ایشان گفته می شود: بر اساس مبنای شما همانند اکثر محققین از اصولیها، در موضوعات خارجیه فرقی بین خبر فاسق و خبر عادل نیست و هیچ کدام حجت نیست اما خداوند متعال توبیخ و ملامت را روی عنوان فاسق برده است. بنابراین اگر مفهوم شرط در آیه نبأ را بپذیریم حق با مستشکل است ولازمه‌اش حجیت خبر عادل در مورد موضوعات خواهد بود؛ چرا که مستفاد از آیه این است که منشأ تئبیخ، ترتیب اثر دادن بر اخبار فاسق است، پس ترتیب اثر دادن بر اخبار عادل چنین توبیخی را به دنبال نخواهد داشت و حال آنگه محقق نائینی ره در عدم حجیت خبر واحد در موضوعات خارجیه فرقی بین عادل و فاسق نمی گذارد.

برای دفع چنین محذوری باید قائل به عدم مفهوم آیه نبأ شد چون در صورت پذیرفتن مفهوم، باید مورد را از آن خارج کنیم و این، مستهجن است.

دفاع از فرمایش محقق نائینی ره:

برای روشن شدن حقیقت مطلب لازم است به دو نکته توجه شود:

    1. هر چند شارع مقدس خبر عادل را در موضوعات حجت نمی داند (وگرنه جعل حجیت برای بیّنه، لغو می شود) ولی از نظر عقلاء نه تنها خبر عادل بلکه خبر ثقه (هر چند عادل نباشد) در احکام و موضوعات، حجت هستند و شارع، جلوب این کار را گرفته و خبر عادل واحد را در موضوعات حجت ندانسته است.

    2. مسئله توبیخ باید جنبه عقلائی داشته باشد و توبیخ در موردی است که حکمی از سوی شارع بیان شده باشد وگرنه توبیخ، معنا نخواهد داشت.

با عنایت به این دو مطلب می گوئیم: درست است که خبر عادل از نظر شارع در مورد موضوعات از حجیت برخوردار نیست ولی مبنای شارع قبل ار نزول ایه بیان نشده بود بلکه موقع نزول ایه تفاوتی بین اخبار از موضوعات و اخبار از احکام وجود نداشت، حال که شارع به همراه نزول آیه، توبیخ را نیز مطرح کرده، اگر این توبیخ تنها در ارتباط با منطوق باشد عقلائی به حساب می آید یعنی مفاد آیه این است که: اگر فاسقی که احتمال تعمد کذب در او وجود دارد خبر ارتداد یک قبیله بدهد که اگر آیه به دنبال آن نازل نمی شد چه بسا موجب جنگ و خونریزی می شد، آیا درست است که خبر او را بدون تحقیق بپذیریم؟ لذا نسبت به منطوق آیه، توبیخ درست ولی در ناحیه مفهوم، توبیخ معنا ندارد – اگر چه قول عادل در مضوعات حجیت نداشته باشد- زیرا هنگام نزول آیه، عدم حجیت خبر عادل در رابطه با موضوعات از ناحیه شارع بیان نشده بود و حتی اگر ولید عادل بوده و به حسب واقع قول عادل واحد در موضوعات حجت نبود، ترتیب اثر به قول عادل توبیخ نداشت، مضافا بر اینکه برخی از اصوایها نعتقدند که قول عادل واحد در موضوعات نیز حجت است و از سوی شارع ردعی نسبت به آن صورت نگرفته است.

پس اشکالی که بر مرحوم نائینی ره وارد شده – که چون آیه نبأ مشتمل بر توبیخ بر مخالفت در رابطه با وحوب تبین در مورد خبر فاسق است؛ فلذا ایه دارای مفهوم نیست – مورد قبول نبوده و ورود چنین اشکالی بر فرمایش محقق نائینی ره را قبول نداریم و کلام ایشان در رابطه با وجود مفهوم در آیه شریفه نبأ قابل توجیه است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo