درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /آیه کتمان

آیه کتمان:

چهارمین آیه ای که برای حجیت خبر واحد به آن استدلال شده: خداوند می فرماید﴿: إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[1] .

خلاصه اینکه کتمان کنندگان حقائق و معارف الهی مثل نبوت نبّی خاتم صل الله علیه و آله مشمول لعن و نفرین پروردگار و همه لعنت کنندگان (از فرشتگان و جن و انس) عالم قرار می گیرند.

کیفیت استدلال: با توجه به اینکه کتمان حقائق و احکام دین موجب لعن خداوند و همه لعنت کنندگان عالم می شود پس حرام است و روشن است که حرمت کتمان بیّن بالمعنی الأخص بر وجوب اظهار دلالت دارد یعنی بر آگاهان واجب است که حقائق دین را بازگو کنند، و وجوب اظهار ملازمه عقلی بر وجوب قبول دلالت دارد، به این معنا که اگر اظهار حقائق بر دانایان واجب است پس قبول اظهارات آنها هم بر دیگران واجب استو باید بپذیرد و ترتیب اثر بدهند، و این، غیر از حجیت نیست، وگرنه لغویت لازم می آید، یعنی اگر اظهار حقائق از سوی خداوند متعال بر آگاهان واجب باشد ولی قبول بر ناآگاهان واجب نباشد چنین وجوب اظهاری لغو و عبث خواهد بود، بنابراین برای خروج کلام حکیم از لغویت، لازم است حکم به لزوم قبول شود، از سوئی آیه از نظر حدّ و مرز اظهار اطلاق دارد و نقید به اظهاری که مفید علم باشد نشده است، پس اطلاق آیه، اظهار به صورت خبر واحد را نیز شامل می شود و این بدان معناست که بر دیگران تعبداً لازم است هر چند علم پیدا نکنند و همین تعبد به خبر واحد مطلوب است.

بررسی استدلال به آیه کتمان: شیخ انصاری ره در کتاب "رسائل" فرموده است:(فرائدالاصول ص8) همان دو اشکالی که به استدلال به ایه نفر وارد بود در اینجا نیز می آیند:

    1. این آیه از اطلاق برخوردار نیست؛ زیرا از این نظر در مقام بیان نیست که اظهار حقائق به نحو مطلق و حتی در صورتی که مفید علم نباشد، حجت است، بلکه در مقام بیان اصل حرمت کتمان و وجوب اظهار مقائق است ولی خصوصیات را مسکوت گذاشته و اهمال دارد.

    2. چه بسا ممکن است ادعا شود که نه تنها اطلاقی برای آیه کتمان ثابت نیست بلکه ظهور در تقیید دارد و مراد از اظهاری که واجب است اظهار مفید علم باشد؛ زیرا روی عناوینی مانند "بینات" و "هدی" تکیه کرده و کتمان آنها را حرام و اظهارشان را واجب کرده است بنابراین لازم است احراز شودکه اظهار، چنین اظهاری است و روشن است که آن، با خبر متواتر و اظهار مفید علم حاصل می شود نه اظهاری که در حدّ خبر واحد است.

پاسخ فرمایش شیخ ره: در صورتی که اصل ملازمه عقلی میان وجوب اظهار و وجوب قبول را بپذیریم نوبت به فرمایش شیخ اعظم ره نمی رسد؛ زیرا وجود ملازمه عقلی با این دو مطلب (اهمال آیه – اختصاص آیه به اظهار مفید علم) منافات دارد؛ زیرا عقل در حکم خود اهمال و اجمال ندارد، بلکه به صورت شفاف موضوع را احراز می کند و حکم قطعی صادر می نماید و اجمال و اهمال با ملازمه عقلی سازگار نیست.

اشکال دیگر بر استدلال به آیه کتمان: درست است که بر فرض تسلیم اصل ملازمه عقلی میان وجوب اظهار و وجوب قبول، استدلال به آیه برای حجیت خبر واحد تام است ولی اشکال این است که اصل ملازمه عقلی و لزوم لغویت را قبول نداریم که اگر قبول تعبدی نباشد، وجوب اظهار لغو باشد؛ زیرا فائده وجوب اظهار منحصر به وجوب قبول تعبدی نیست تا در صورت عدم وجوب قبول تعبدی، لغویت و عبث بودنِ وجوب اظهار لازم آید بلکه چه بسا فائده دیگری نیز بر وجوب اظهار مترتب است و آن اینکه هدف از ایجاب اظهار بر آگاهان این است که آنها احساس مسئولیت کرده و مرتباً اظهار کنند تا به لطف تعدد و فراوانی اظهارات، حقیقت بر همگان آشکار شود و همه با شناخت و آگاهی قبول کنند (نه تعبداً) و حجّت بر همگان تمام شود و اتفاقاً مورد آیه نیز مؤید همین ادعاست؛ چرا که آیه در مورد نشانه های پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم در کتب آسمانی است که از سوی علما کتمان می شد و آیه در این رابطه می فرماید: کتمان حرام و اظهار واجب است تا همگان به نبوّت آن حضرت پی برده و ایمان بیاورند و نبوّت از مسائل اعتقادی است که جای تعبد و تقلید نیست بلکه جای یقین و برهان است، بنابراین هدف آیه این است که اظهار کنندگان به قدری زیاد شوند که برای دیگران علم آور شود و برایشان نبوّت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم یقینی گردد.

نتیجه: دلالت آیه کتمان نیز مواجه با اشکال است ولی بر فرض قبول دلالت، دارای وسعت است و هر خبر واحدی را حجت می کند و اگر از این حیث دارای اجمال یا ابهام باشد به قدر متیقن اخذ می شود که خبر ثقه یا عدل است (همانگونه که در آیه نفر جریان از همین قرار است).

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo