درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /دلالت اخبار بر حجیت خبر واحد

دلالت اخبار بر حجیت خبر واحد:

مرحوم شیخ انصاری ره روایاتی را که در رابطه با حجیت خبر واحد مورد استدلال واقع شده اند را چهار طائفه دانسته و فرمودند برای صیانت استدلال از اشکال دور، لازم است این روایات را از عنوان "خبر واحد" خارج و در عنوان "خبر متواتر" داخل کنیم.

دقت در این روایات نشانگر این است که بدون تردید نمی توان آنها را متواتر به تواتر لفظی دانست؛ زیرا الفاضشان با هم متفاوت است اما نسبت به صدق تواتر معنوی می گوئیم:

     اگر مراد از تواتر معنوی، اتحاد در معنای واحد – حتی از جهت توسعه و تضییق – باشد به طوری که تنها از جهت لفظ اختلاف داشته باشند، مثل این اینکه در حدیث ثقلین جریان از همین قرار است و مسلم است که حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم قرآن و اهل بیت علیهم السلام را به عنوان دو امانت گرانبها به یادگار گذاشته اند هر چند این معنا با عبارات مختلف از سوی آن حضرت ارائه شده است، روشن است که نمی توان چنین ادعائی را در مورد طوائف چهارگانه روایات مطرح نمود بلکه باشد آنها را داخل در تواتر اجمالی دانسته و بگوئیم: قطع داریم که همه این روایاتی که شیخ حر عاملی ره در سه باب از ابواب صفات قاضی در جلد 18 وسادل الشیعه نقل کرده است، کذب نیست و یقیناً حداقل یکی از آنها از معصوم علیه السلام صادر شده است.

     ولی اگر مراد از تواتر معنوی وجد یک قدر جامع بین طوائف چهارگانه باشد – هر چند از نظر سعه و ضیق اختلاف دارند – یعنی برخی از روایات مطلبی را به صورت خیلی وسیع بیان می کند و برخی دیگر از روایات با وسعت کمتر و برخی دیگر بدون توسعه و...- بعید نیست مه بتوان وجود تواتر معنوی به این معنا را در طوائف چهارگانه ادعا نمود و آن ها را در رساندن معنای حداقلی (که به زودی مطرح می کنیم) – متحد دانست.

در نتیجه، استدلال به این طوائف چهارگانه روایات را بر حجیت خبر واحد تمام می دانیم، خواه آنها را داخل در عنوان تواتر معنوی بدانیم یا در تواتر اجمالی.

حال در صورتی که تواتر معنوی باشد باید قدر متیقن را ملاک قرار دهیم و در صورتی که تواتر اجمالی باشد در اینجا خصوصیتی وجود دارد که مثال ذگر شده در مقام پاسخ از فرمایش محقق نائینی ره را نمی توان مطرح کرد، آن مثال اینگونه بود که کسی بگوید: تواتر اجمالی با نبودن قدر متیقن فاقد ارزش است، و ما در صدد اثبات این مطلب بودیم که، می توان مواردی را پیدا نمود که در عین عدم وجود قدر متیقن در بین أخبار متعدد، از طریق تواتر اجمالی یک علم اجمالی متواد شود که جلوی جریان اصالةالبرائة را گرفته و موضوع برای اصالةالاشتغال درست کند، ولی در ما نحن فیه که بحث از حجیت خبر واحد است حتماً باید بین طوائف چهارگانه قدر متیقنی در نظر گرفته شود خواه آنها را متواتر معنوی بدانیم و خواه متواتر به تواتر اجمالی.

نظریه محقق نائینی ره در مورد قدر متیقن در طوائف چهارگانه روایات:

ایشان ره قدر متیقن این اخبار را "حجین خبر ثقه" می داند که راوی در مقام عمل و اعتقاد خواه عادل باشد یا نه ولی در مقام نقل از وثاقت برخوردار باشد و احتمال کذب در او جریان نداشته باشد و حتی امامی مذهب بودن یا غیر امامی بودن و نیز مسلمان یا غیر مسلمان بودن نیز دخیل نیست،ایشان پس از اینکه متواتر بودن هرکدام از طوائف چهارگانه را غیر بعید می داند می فرماید: أخص تلك الأخبار مضمونا هو الأخبار الدالة على جواز العمل بخبر الثقة... و عليه فخبر الثقة الّذي يتحرز عن الكذب و ان لم يكن إماميّا هو القدر المتيقن من أدلة حجية الخبر[1] .

اشکال بر فرمایش محقق نائینی ره:

در اخذ قدر متیقن از یک مجموعه از روایات باید به اخص آنها اخذ نمود و وقتی روایات را مورد ملاحظه قرار می دهیم در بعضی تعبیراتی وجود دارد که نشانگر عدم کفایت مجرد ثقه بودن راوی است مثل اینکه در توقیع شریفی وارد شده است: فإنه لا عذر لأحد من موالينا في التشكيك فيما يرويه عنا ثقاتنا[2] .

از اضافه "ثقات" به ضمیر متکلم مع‌الغیر "نا" استفاده می شود که در حجیت خبر واحد شرط است که راوی لازم است علاموه بر ثقه بودن، امامی و منسوب به ائمه علیهم السلام باشد، از تعبیر به کار رفته در بعضی از روایات استفاده می شود که راوی علاوه بر ثقه بودن، لازم است "عادل" باشد همانگونه که امام صادق علیه السلام در مقبوله عمر بن حنظله می فرماید: الحكم ما حكم به أعدلهما[3] ، مرجح بودن اعدلیت راوی در تقدیم روایت او، دلیل بر اعتبار اصل عدالت راوی است.

در نتیجه می توان گفت: قدر متیقن از روایات، حجیت خبر واحدی است که راوی آن ثقه و امامی و عادل باشد و صرف ثقه بودن کافی نیست و مستفاد از اخبار، حجیت چنین خبر واحدی است و همین مقدار برای قول به حجیت خبر واحد فی الجمله کافی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo