درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1401/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /وجه سوم تقریر اجماع بر حجیت خبر واحد/وجه چهارم تقریر اجماع بر حجیت خبر واحد

وجه سوم تقریر اجماع بر حجیت خبر واحد:

اجماع محصل بر حجیت خبر واحد که از تتبع اقوال همه فقهاء به دست می آید با بیانی که شامل مرحوم سید و اتباع او نیز بشود، به این صورت که گفته شود: ما در شرائطی قرار گرفته ایم که باب علم ویقین "و حتی اطمینان" برای ما منسد است و در بسیاری از احکام شرعیه راهی برای بدست آوردن علم نداریم که اگر سیدمزتضی ره و امثال ایشان نیز که از عمل به خبر واحد منع می کنند، در چنین زمان و شرائطی قرار می گرفتنند، قطعا به ظن حاصل از خبر واحد اعتماد کرده و خبر واحد را حجت می دانستند، بنابراین همه فقهاء در همه اعصار اتفاق نظر دارند بر این که در شرائط انسداد باب علم به معظم احکام شرعی، خبر واحد حجت است.

اشکال وجه سوم: این تقریر نیز یارای اثبات حجیت خبر واحد را ندارد؛ زیرا:

اولا: اکثر کسانی که در بین مجمعین بر حجیت خبر واحد قرار کرفته اند با تمسک به آیات و روایات، حجیت خبر واحد را ثابت کرده اند و مستندشان را در این حکم می دانیم، بنابراین چنین اجماعی یک اجماع مدرکی به حساب می آید که نمی تواند به عنوان یک دلیل تعبدی و کاشف از قول معصوم علیه السلام دارای اعتبار باشد بلکه می توان با مناقشه در مستند آنها، اجماع مطرح شده توسط آنها را از اعتبار ساقط نمود.

ثانیا: بعضی از بزرگانی که از سیدمرتضی ره پیروی کرده و منکر حجیت خبر واحد شده اند –مثل مرحوم طبرسی صاحب تفسیر گرانسنگ مجمع البیان- جزء متاخرین از فقهاء هستند و از نظر شرائط زمانی و انسداد باب علم به معظم احکام شرعی، همانند دیگر متاخرین هستند.

ثالثا: هر چند ممکن است به ذهن بیاید که چون زمان حیات سید مرتضی ره به زمان حضور معصوم علیه السلام نزدیک بوده فلذا باب علم، منفتح به حساب می آمده لکن باید توجه نمود که در همان زمان نیز باب علم منسد بوده و سیدمرتضی ره عمل به خبر واحد را همانند عمل به قیاس دانسته است، با این وجود اگر انفتاح باب علم در زوان مرحوم سید و أتباع او را بپذیریم، می توان گفت: اگر در زمان انسداد هم بودند و قائل به حجیت خبر واحد می شدند حجیت آن را از باب ظن خاص –که محل بحث است- نمی پذیرفتند بلکه از باب ظن مطلق، آن هم در مواردی که خبر واحد مفید ظن باشد، قائل به حجیتش می شدند همانگونه که صاحب قوانین ره با وجود این که از متاخرین است قائل به حجیت مطلق ظن است، در نتیجه، اگر سیدمرتضی ره در موقعیت و شرائز ما نیز قرار می گرفت و قائل به حجیت خبر واحد می شد آن را به عنوان ظن مطلق حجت می دانست نه به نحو ظن خاص که قائلیم، پس چگونه می توان مدعی وجود اجماعی شد که مرحوم سید و أتباع او را نیز شامل شود؟

وجه چهارم تقریر اجماع بر حجیت خبر واحد:

سیره علماء (اجماع عملی از جمیع فقهاء): همه علمای اسلام اعم از شیخ طوسی ره و سید ره و معاصران و متقدمان و اعم از شیعه و سنی به خبر واحد (البته با شروطی که به اختلاف مبانی گوناگون قائل شده اند) در طول تاریخ عمل کرده اند؛ زیرا وقتی به کتب آنها مراجعه کنیم متوجه می شویم با وجود اینکه اختلاف نظر دارند ولی همگی درکتب خود به اخبار آحاد استناد کرده اند و با استفاده از خبرهای واحد به وجوب و حرمت و ... فتوی داده اند این اجماع عملی که بالاتر از اجماع قولی است موجب می شود که حدس قطعی به رضایت معصوم علیه السلام زده شود.

اشکال وجه چهارم:

    1. بدست آوردن سیره عملی همه علمای اسلام کار اسانی نیست و توسعه اجماع عملی به اندازه ای که سید ره و اتباع او را نیز شامل شود جای تأمل دارد.

    2. عمل علماء به خبر واحد با یکدیگر متفاوت است و به ملاک واحد نیست تا دلیل بر حجیت خبر واحد باشد بلکه به ملاکهای گوناگون است، عده ای خبرهای کتب اربعه را مقطوع‌الصدور دانسته اند و بدان عمل می کنند. و عده ای آنها را به دلیل متواتر بودن، مورد عمل قرار می دهند، و عده ای به برکت قرائنی که در دست داشتند و مقارن عصر ائمه علیه السلام بودند قطع پیدا کرده و به آنها عمل می کردند، مشهور هم به خبر واحدی که جامع شروط حجیت باشد بماهوخبرواحد عمل می کنند پس نمی توان مدعی وجود سیره علماء بر عمل به خبر واحد مجرد از قرائن بوده و آن را ارزشمند دانست.

نتیجه: ظاهر این است که سیره عملی علماء که از مجموع علمای آنان شکل گرفته با وجود مبانی متعدد و دیدگاههای مختلفی که دارند، نمی تواند کاشف از موافقت معصوم علیه السلام با عمل به خبر واحد باشد و این تقریر نیز وافی به اثبات حجیت خبر واحد نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo