درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایت ششم/حدیث دوم حلّ /

 

این حدیث یکی دیگر از روایاتی است که برای قول به جریان برائت در شبهات حکمیه مورد استدلال واقع شده است و به سه طریق وارد شده است که در زیر می آوریم:

    1. محمد بن علي بن الحسين (در من لایحضره الفقیه) باسناده عن الحسن بن محبوب، عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال، كل شئ فيه حلال وحرام فهو لك حلال أبدا حتى تعرف الحرام منه بعينه فتدعه[1] .

حسن بن محبوب: ثقه، کان جلیل القدر، یعد فی الارکان الاربعة فی عصره، من اصحاب الاجماع، توثیقات عامه.

عبدالله بن سنان: ثقه، من اصحابنا، جلیل لایطعن علیه فی شیئین.

همانگونه که ملاحظه می شود این حدیث را عبدالله بن سنان بدون واسطه از امام صادق علیه السلام روایت کرده و به اعتبار ثقه بودن رجال حدیث از نظر سند، صحیحه است.

    2. محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن أبي أيوب، عن عبد الله بن سنان، عن عبد الله بن سليمان قال: سألت أبا جعفر عليه السلام عن الجبن فقال لي: لقد سألتني عن طعام يعجبني ثم أعطى الغلام درهما فقال: يا غلام ابتع لنا جبنا، ثم دعا بالغداء فتغدينا معه فأتي بالجبن فأكل وأكلنا فلما فرغنا من الغداء قلت: ما تقول: في الجبن؟ قال: أو لم ترني آكله قلت: بلى ولكني أحب أن أسمعه منك فقال: سأخبرك عن الجبن وغيره، كل ما كان فيه حلال وحرام فهو لك حلال حتى تعرف الحرام بعينه فتدعه.[2]

محمد بن یحیی: شیخ اصحابنا فی زمانه، ثقه، عین، کثیرالروایة

ابی ایوب: ابراهیم بن عیسی الخزاز

همانگونه که ملاحظه می شود این روایت را عبدالله بن سنان به واسطه عبدالله بم سلیمان از امام باقر علیه السلام نقل کرده و مرویٌّ‌عنه در این 2 روایت مختلفند و نمی توان قائل ره اتحاد روایتین شد و سند این روایت نیز مشکلی ندارد فقط راوی از امام علیه السلام که عبدالله بن سلیمان است مشترک بین 3 نفر (الصیرفی، العامری و النوفلی) است که همگی در رجال، مهمل هستند و توثیق نشده اند.

    3. این حدیث از کتاب "المحاسن" احمدبن ابی عبدالله البرقی، با این سند نقل کرده است:

وعن اليقطيني، عن صفوان، عن معاوية بن عمار، عن رجل من أصحابنا قال: كنت عند أبي جعفر عليه السلام فسأله رجل عن الجبن فقال أبو جعفر عليه السلام: انه لطعام يعجبني وسأخبرك عن الجبن وغيره، كل شئ فيه الحلال والحرام فهو لك حلال حتى تعرف الحرام فتدعه بعينه.[3]

این حدیث مرسل است و اگر مراد از "رجل" در سند که فرموده (فسأله رجل) عبدالله بن سلیمان باشد می توان گفت که این حدیث با حدیث دوم متحد است.

اشکال به این حدیث، مبتنی بر دو امر است:

     مراد از لفظ "شیء" در تعبیر "کل شیء" عبارت از یک عنوان کلی مانند شرب تتن یا لحم الارنب باشد.

     مراد از عبارت "فیه حلال و حرام" به معنای وجود احتمال حلال و حرام در آن شیء باشد.

با توجه به این دو امر، مضمون این حدیث چنین خواهد شد: انّ شرب التتن و لحم الارنب فیهما احتمال الحلیة و الحرمة، فهما حلالان حتی تعرف الحرام منه بعینه.

اشکالاتی که بر استدلال به این حدیث می توان وارد نمود:

    1. ظاهر تعبیری مانند "فیه حلال و حرام" فعلیت حلال و حرام است نه احتمال آن دو و به معنای حلال بالفعل و حرام بالفعل است و نمی توان روایت را به معنای (فیه احتمال الحلیة و الحرمة) که خلاف ظاهر است، دانست ظاهر این است که چنین انقسامی یک انقسان فعلی است و هر یک از حلال و حرام به حسب واقع تحقق دارند و آنچه سبب حصول شک شده، همین انقسام فعلی (وجود حلال و حرام) است.

روشن است که چنین مطلبی در شبهات موضوعیه درست است مثل اینکه در خمر یا خل بودن یک مائع شک داریم و چون مائع دارای دو نوع (حلال و حرام) است همین امر سبب شده که نسبت به حلیت یا حرمت این مانع خارجی تردید دانسته باشیم وگرنه اگر همه مائعات حلال بود یا همه مائعات حرام بود چنین شکی حاصل نمی شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo