درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/08/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قسم دوم از طائفه سوم روایات (روایات وجوب توقف)

روایاتی که امر به توقف در برخود با شبهات را معلّل به دلیلی کرده و فرموده اند: فانّ الوقوف عندالشبهة خیرٌ من القتحام فی الهلکة.

قبل از بیان روایات و کیفیت استدلال به آنها لازم است به دو نکته توجه شود:

    1. لفظ "خیر" در این جا دارای معنای افعل تفضیل نیست بلکه در معنای "تعیّن" به کار رفته، مثل روایت معروف امام صادق علیه السلام که فرموده: والله أفطر يوما من شهر رمضان أحب إلي من أن يضرب عنقي[1] ، یک روز از ماه رمضان را افطار کنیم ( و پس از آن قضا نمائیم) بهتر از این است که گردنم زده شود، لذا مراد از تعلیل این است که: وقوف عندالشبهه تعیّن دارد نسبت به اقتحام در هلاکت.

    2. با توجه به اینکه در فقه و اصول پیرامون ثواب و عقاب بحث می شود نه مسائل دنیوی، مراد از لفظ "الهلکة" در اینجا عقاب است.

حال میگوئیم: این قسم از روایات بر دو دسته اند:

     ترک از امور مستحبه است.

     ترک از امور لازمه است.

اما روایاتی که ترک از امور مستحبه است، مانند:

    1. امام باقر علیه السلام فرموده است: الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة، وتركك حديثا لم تروه خير من روايتك حديثا لم تحصه[2] ، یعنی ترک کردن حدیثی که از طریق غیر صحیحی رسیده از نقل حدیثی که إحصاء نکرده و صحت و اتقان آن را بدست نیاورده ای بهتر است، و روشن است که نقل چنین حدیثی حرام نیست بلکه جائز است هر چند ترک نمودن آن بهتر است.

    2. امام باقر علیه السلام بواسطه پدرانش از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده: لا تجامعوا في النكاح على الشبهة - وقفوا عند الشبهة إلى أن قال: فان الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة.[3] با توجه به اینکه مورد، شبهه موضوعیه است که فقهاء توقف در آن را مستحب می دانند اما روایاتی که ترک، از امور لازمه است یعنی توقف، واجب است:

     صحیحه جمیل ابن درّاج از امام صادق علیه السلام: الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة، إن على كل حق حقيقة وعلى كل صواب نورا فما وافق كتاب الله فخذوه، وما خالف كتاب الله فدعوه.[4]

امام علیه السلام کبری را بر مخالف کتاب تطبیق فرموده که توقف در آن واجب است.

     امام صادق علیه السلام در مورد دو خبر متعارض متساوی که ترجیحی بر هم ندارد در مقبوله عمر بن حنظله فرموده است: إذا كان ذلك فارجئه حتى تلقى إمامك فان الوقوف عند الشبهات خير من الاقتحام في الهلكات[5] ، امام علیه السلام کبرای را بر إفتاء با وجود تمکن از امام علیه السلام تطبیق فرموده، و معلوم است که چنین توقفی واجب است.

با توجه به اینکه خلاصه استدلال اخباریها به این بخش از روایات این است که: مستفاد از این روایات، دوران امر بین توقف در برخورد شبهه و آماده شدن برای وقوع در عقاب اخروی است فلذا وقوف تعیّن دارد تا وقوع در عذاب اخروی تحقق پیدا نکند.

اشکال بر استدلال اخباریها به این قسم از روایات:

هر چند در بدو امر، تمسک به چنین روایاتی استدلال خوبی به نظر می رسد ولی حقیقت این است که چنین استدلالی به درد مانحن فیه نمی رسد؛ زیرا مستفاد از تعلیل در این روایات، تعین وقوف عندالشبه در مقابل اقتحام در هلاکت است و لازمه صدور هر حکمی، روشن بودنِ موضوع آن است یعنی ابتدا باید دوران بین وقوف و اقتحام تحقق داشته باشد تا چنین حکمی (تعیّن وقوف عندالشبهة) پیاده شود و حال آن که این کبری همانگونه که بر موارد وجوب توقف منطبق شده است (همانند دور روایتی که از امام باقر علیه السلام گذشت) و وقتی این کبری مشترک بین دو مورد است نمی توان در موارد مردد بین وجوب توقف و استحباب توقف به آن استدلال کرد بلکه فقط بر وجوب توقف در موارد هلاکت قطعیه (عقاب یقینی) دلالت دارد و روشن است که احتمال هلاکت در شبهه بدویه، به مرتبه قطع نمی رسد گذشته از این که مفاد ادله برائت بر عدم ثبوت عقاب (هلاکت) دلالت دارند و فرمایش محقق خراسانی ره نیز اشاره به همین مطلب است که فرموده: لا مهلكة في الشبهة البدوية ، مع دلالة النقل على ( الإِباحة ) وحكم العقل بالبراءة[6] ، بله چون در موارد شبهات محصوره و مقرون به علم اجمالی، اقتحام در هلاکت مطرح است به چنین کبرائی تمسک می شود.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo