درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کلام محقق اصفهانی ره در مورد انحلال علم اجمالی

کلام ایشان ره نیز همانند فرمایش محقق عراقی ره مبتنی بر دو مقدمه است:(نهایةالدرایة ج4ص114)

    1. تکلیف واحد وقتی به سبب وجود یکی از منجزات، به مرتبه تنجز برسد در این مرتبه تعدد بردار نیست یعنی یک تکلیف وقتی از یک طریق تنجز پیدا کرد بر مخالفت آن استحقاق عقوبت و بر موافقت آن استحقاق مثوبت مترتب می شود و دو مرتبه تنجز پیدا نمی کند.

    2. مکلفی که علم اجمالی به وجوب یکی از دو نماز ظهر یا جمعه در ظهر روز جمعه پیدا کرده است در مورد معلوم بالاجمال او که علم اجمالی به آن تعلق پیدا کرده است دو احتمال وجود دارد:

     معلوم بالاجمال عبارت از "احدهما" است که مردد بین دو نماز است به طوری که پای خصوصیت فردیه در کار است به این معنی که علم مکلف به آن خصوصیت هم تعلق گرفته است ولی مشخص نیست که این خصوصیت فردیه مال یک از دو فرد است.

     هر چند معلوم بالاجمال، چیزی خارج از نماز جمعه و نماز ظهر نیست ولی خصوصیت هیچ یک از نماز ظهر و نماز جمعه –حتی به صورت تردید- در معلوم بالاجمالنقش ندارد یعنی آنچه به عنوان عمل واجب، متعلق علم اجمالی قرار گرفته است که وقتی می خواهد در خارج تحقق پیدا کند بیرون از این دو فرد (ظهر یا جمعه) نیست.

محقق اصفهانی ره در ادامه می فرماید: روشن است که منجزیت هر علم اجمالیی در همان محدوده معلوم بالاجمال است و از اطراف خود تعدی نمی کند لذا بخواهد در مورد علم اجمالی به وجوب نماز جمعه یا نماز ظهر تعبیر صحیحی داشته باشیم، نمی توانیم بگوئیم:"علم اجمالی نماز جمعه را بر مکلف تحمیل می کند" همان‌گونه که نمی توانیم بگوئیم: "علم اجمالی نماز ظهر را بر مکلف تحمیل می کند" بلکه علم اجمالی یک واجبی را بر مکلف تحمیل می کند که دارای حالتی مبهم یا مطلق است منتهی وقتی مکلف در صدد اقدام به اتیان بر آید آن را در قالب یکی از این دو نماز (ظهر یا جمعه) تحقق می بخشد و أحیاناً اگر اقدام به اتیان فرد دیگری از نماز (مثل نماز سه رکعتی یا دو رکعتی معمولی) کند معلوم بالاجمال را اتیان نکرده و ذمه‌اش از عهده تکلیف معلوم بالاجمال فارغ نشده است.

حال اگر هر کدام از این دو فرد را که طرف علم اجمالی هستند جداگانه در نظر بگیریم از دائره معلوم بالاجمال بودنِ خارج خواهد بود یعنی وقتی به سراغ نماز ظهر رفته و آن را با همین عنوان مورد (ملاحظه قرار دهیم از دائره معلوم بالاجمال خارج است و در مورد آن می گوئیم:"در نماز ظهر احتمال منجزیّت تحقق دارد" و همین‌طور وقتی نماز جمعه را با عنوان نماز جمعه مورد ملاحظه قرار دهیم باید بگوئیم: در نماز جمعه احتمال منجزیت وجود دارد" هر چند ریشه این احتمال همان تعلق علم اجمالی به وجوب یکی از آن دو است.

وقتی در کنار این علم اجمالی حجّت معتبری مانند خبر واحد ثقه بر وجوب خصوص نماز جمعه قائم شود در این حجّت معتبره دو مزیت وجود دارد:

مزیّت اول: این حجت معتبره روی خصوصیت نماز جمعه تکیه می کند و می گوید:"در روز جمعه، نماز جمعه واجب است، یعنی بر وجوب نماز جمعه بماهی جمعه دلالت دارد در حالی که علم اجمالی نسبت به خصوصیت نقشی نداشت و خصوصیت فردیه از دائره معلوم بالاجمال خارج بود.

مزیّت دوم: چون حجّت معتبره بنابر فرض بر وجوب نماز جمعه قائم شده سبب منجزیّت فعلیّه و حتمیّه نماز جمعه شده است به طوری که عقل بر لزوم اتیان خصوص نماز جمعه حکم می کند به خلاف علم اجمالی که حکم عقل بر لزوم اتیان نماز جمعه به خاطر احتمال تنجّز است.

پس وقتی به دنبال تعلق علم اجمالی به وجوب نماز ظهر یا جمعه، خبر ثقه‌ای بر وجوب خصوص نماز جمعه قائم شد دو سبب از اسباب تنجّز تکلیف تحقق پیدا کرده یکی علم اجمالی است که پیاده شدن آن در مورد نماز جمعه به جهت احتمال تنجّز است و روی خصوص نماز تکیه ندارد و دیگری حجّت معتبره‌ای است که روی خصوصیت نماز جمعه تکیه کرده و بر اساس تنجّز اطمینانی پیاده می شود.

در مقام تحقق دو سبب از اسباب تنجّز (مثل حجّت معتبره و علم علم اجمالی) به این نتیجه می رسیم که علم اجمالی هیچگونه مزاحمتی با حجّت معتبره ندارد؛ زیرا از حجّت معتبره برداشت می کنیم که علم اجمالی اصلاً متعرض آن نبود و به همین خاطر است که حجّت معتبره بر علم اجمالی مقدم می شود و به عبارت دیگر: در عین حال که علم اجمالی به حال خود باقی است و زائل نشده ولی وجود حجّت معتبره سبب می شود که علم اجمالی نتواند در این مورد نقشی ایفاد و تأثیری داشته باشد و این، همان است که از آن به انحلال حکمی تعبیر می کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo