درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تقریب انحلال حقیقی

در این رابطه تقریبی را که از سوی حضرت امام خمینی ره مطرح شده است مورد بررسی قرار می دهیم:

ایشان ره میفرمایند: علم اجمالی نیز همانند علم تفصیلی از اوصاف نفسانی به شمار می آید که قائم به نفس انسان است و معمولاً به صورت قضیه منفصله حقیقیه است (هر چند گاهی نیز به صورت مانعةالخلو است) یعنی اجماع و امتناع اطراف محال است مثل اینکه در مورد نمازی که در ظهر روز جمعه بر مکلف واجب است، می گوئیم: الواجب إمّا الظهر و إمّا الجمعه، یعنی اینگونه نیست که هر دو نماز واجب باشد و اینگونه هم نیست که هیچ یک از دو نماز واجب نباشد بلکه یک نماز واجب که مردد بین ظهر و جمعه است، وجوب دارد.

ایشان در ادامه می فرماید: انحلال حقیقی به این معناست که وقتی انسان به نفس خود مراجعه کند متوجه می شود که با آمدن علم تفصیلی حدید، صفت نفسانی علم اجمالی وجود ندارد، مثلاً اگر علم اجمالی به خمریّت یکی از دو مائع داشته باشیم سپس علم تفصیلی پیدا کنیم که مائع سمت است خمر است و یقین هم نداریم که این خمر معلوم بالتفصیل همان خمر معلوم بالاجمال است بلکه احتمال مغائرت هم می دهیم ولی این احتمال ضرری به انحلال نمی‌زند، شخص وقتی به نفس خود مراجعه می کند متوجه می شود که با آمدن علم تفصیلی، علم اجمالی به این که "یا این مائع خمر است و یا آن مائع" از بین رفته و به جای آن، یقین به خمریت مائع سمت راست و شک در خمریت مائع سمت چپ آمده است که عبارت از انحلال حقیقی علم اجمالی است پس ملاک انحلال حقیقی، اتحاد معلوم بالاجمال با معلوم بالتفصیل نیست، بلکه ملاک این است که با آمدن علم تفصیلی: حالت نفسانی مربوط به علم اجمالی از بین می رود و چنین وصف نفسانی باقی نمی ماند.

بررسی فرمایش ره حضرت امام خمینی ره: هر چند تقریبی که از سوی ایشان در مورد انحلال حقیقی علم اجمالی ارائه شده، بیان خوبی است و در مانحن فیه (بحث برائت و پاسخ از استدلال اخباریها) کارگشاست ولی همه فروض بحث را شامل نمی شود؛ زیرا بحث، یک بحث کلی است و به جائی که علم اجمالی به علم تفصیلی و یا علم اجمالی صغیر تبدیل شود اختصاص ندارد بلکه مواردی را که قیام حجت معتبره بر یکی از اطراف شکل بگیرد را نیز شامل است، این مطلب هم در شبهات موضوعیه و هم در شبهات حکمیه جاری می شود.

در شبهات موضوعیه: مثل اینکه به دنبال علم اجمالی به خمریت یک از دو طرف، بیّنه بر خمریت ظرف سمت راست قائم شود که بر لزوم اجتناب از آن دلالت می کند حال اگر انحلال حقیقی باشد اجتناب از طرف دیگر به دلیل این که صرفاً محتمل‌الخمریه است و شک بدوی است، لازم نیست بلکه اصالةالاباحة جاری شده و حکم به مباح بودن آن می کند ولی اگز انحلال، حقیقی نباشد علم اجمالی به قوت خود باقی و اجتناب از طرف دیگر نیز لازم است.

در شبهات حکمیه: مثل علم اجمالی به وجوب ظهر یا جمعه که به مقتضای احتیاط باید هر دو اتیان شود حال اگر خبر واحد ثقه‌ای بر وجوب نماز جمعه قائم شود و علم اجمالی منحل شود، اتیان نماز ظهر واجب نخواهد بود ولی اگر انحلال، حقیقی نباشد علم اجمالی به قوت خود باقی و تیان نماز ظهر نیز واجب خواهد بود.

حال می گوئیم: بیان حضرت امام خمینی ره در دو مورد جریان پیدا می کند (آمدن علم تفصیلی بعد از علم اجمالی صغیر بعد از علم اجمالی کبیر) مورد دوم مثل این که پس از وجود علم اجمالی به وجود پنج گوسفن مغضوب در بین یک گله گوسفند، علم اجمالی پیدا شود که پنج گوسفن غصبی در بین گوسفندهای سفید وجود دارد و معلوم نباشد که آیا این معلوم بالاجمال دوم همان معلوم بالاجمال اول است یا با آن مغایرت دارد.

به نظر می رسد که همانگونه در دو صورت اول که انحلال به نحو حقیقی بود (معلوم بالتفصیل و یا معلوم بالاجمال صغیر، با معلوم بالاجمال اول اتحاد داشتند).

فرمایش ایشان درست است و کسی هم در آنجا مخالفتی نداردو در همین مورد چنین فرمایشی را می توان پذیرفت؛ چون با مراجعه به نفس، معلوم می شود که با آمدن علم اجمالی صغیر، فقط یک علم اجمالی نسبت به گوسفندهای سفید رنگ وجود دارد و نسبت به گوسفندهای سیاه رنگ علم اجمالی وجود ندارد بلکه فقط یک شک بدوی است (دو علم اجمالی وجود ندارد) لذا با آمدن علم دوم، علم اجمالی اول از صفحه نفس زائل می شود، اگرچه اتحاد آن دو مسلم نیست.

اما اگر به جای علم تفصیلی و علم اجمالی صغیر، بینه ای در موضوعات خارجیه اقامه شود یا خبر واحد ثقه و یا اصل عملی شرعی، مانند استصحاب بر وجوب نماز جمعه که طرف علم اجمالی بود، قاءم شود ملاک مطرح شده از سوی حضرت امام خمینی ره در این موارد جریان پیدا نمی کند و با عدم تحقق انحلال، علم اجمالی به قوت خود باقی بوده و در هیچکدام از اطرف نمی توان نافی را جاری نمود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo