درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فرع فقهی

با توجه به این که هر چند اصویها در شک در تکلیف، برائتی شده و اصل برائت جاری می کنند ولی اصل برائت یک اصل حکمی است و هنگامی جاری می شود که در رتبه قبل، یک اصل موضوعی موافق یا مخالف نباشد وگرنه با وجود آن، نوبت به اصل برائت و اباحه نمی رسد کما اینکه می دانیم با وجود اصل سببی نوبت به اصل مسببی نمی رسد؛ زیرا رتبه موضوع یا سبب بر رتبه حکم یا مسبب مقدم است و وقتی در رتبه قبل اصل جاری شود و موضوع یا سبب، احراز گردد به دنبالش آمدن حکم، حتمی است و تردیدی نمی‌ماند تا نوبت به جریان اصل حکمی برسد یعنی تا وقتی که کلیف موضوع روشن نشود، جای اصل حکمی نیست تا گفته شود، با شک در موضوع هم فقط از اصل حکمی استفاده می شود.

علاوه بر آنچه گذشت می دانیم که حیوانات از نظر قابلیت تذکیه بر سه قسم هستند:

    1. حیواناتی که از نظر شرعی قابل تذکیه هستند یعنی اگر با همه شروط معتبره در ذبح (اسلام ذابح، استقبال الی القبلة – بریدن نام خداوند و...) سر بریده شوند، حتما مذکّی خواهند بود و همه آثار تذکیه مثل طهارت و پاکی آن و جواز استفاده از پوست و پشم و... مترتب می شوند و اگر حلال گوشت باشد از گوشت آن نیز می توان استفاده کرد.

    2. حیواناتی که از نظر شرعی قابل تذکیه نیستند یعنی عدم قابلیت تذکیه را احراز کرده ایم، چنین حیواناتی را اگر با همه شروط معتبره در ذبح سر ببرند فائده ای ندارد و مذکّی به حساب نخواهد آمد.

    3. حیواناتی که از نظر قابلیت تذکیه مشکوکند.

حال در مورد حیواناتی که از نظر قابلیت تذکیه مورد تردید به نحو شبهه حکمیه است و حلال گوشت یا حرام گوشت بودن آن معلوم نیست، نمی توان اصالةالحلیة را جاری کرد؛ زیرا شک در حلیت و حرمت، مسبب از قابلیت داشتن یا نداشتن این حیوان برای تذکیه است و چنانچه در مورد چنین حیوانی، استصحاب عدم قابلیت تذکیه جاری شود نوبت به اصل حلیت نمی رسد (مثل حیوان متولد از آمیزش سگ و گوسفند).

با توجه به این که وجود حالت یقینی سابق و شک لاحق رکن استصحابند یعنی در استصحابند باید قضیه متیقنه و قضیه مشکوک تحقق داشته باشند که از نظر موضوع و محمول متحدند و فقط از جهت زمان با هم اختلاف دارند، حال لازم است وجود چنین دو قضیه ای در مانحن فیه مورد بررسی قرار گیرد.

مسئله "شک در قرشیت مرأة" نیز از همین قبیل است یعنی نسبت به بانوئی شک وجود دارد که آیا قرشیه است تا امکان حیض او تا شصت سالگی ادامه یابد یا غیر قرشیه است تا امکان حیضش پیش از پنجاه سال ادامه نیابد؟

کلام محقق حائری ره:

با توجه به این که در این فرع فقیهی یک حالت سابقه متیقنه وجود ندارد و شک در قابلت تذکیه چنین حیوانی از هنگام تولد آن مطرح بوده همانگونه که نسبت به بانوی مذکور از بدو تولدش شک در قرشیت و عدم قرشیت وجود دارد نه اینکه در برهه‌ای از زمان وضعش روشن بوده (یقین سابق) و بعداً مورد شک قرار گرفته باشد، ایشان ره راهی برای درست کردن حالت سابقه یقینیه درست کرده که متوقف بر بیان دو قسم عوارض (لوازم) به عنوان مقدمه بحث است:

    1. عارضی که معروض آن عبارت از خود ماهیت است که از آن به "لازم ماهیت" تعبیر می شود مثل زوجیت برای اربعه، یعنی زوجیت از اربعه با قطع نظر از این که در عالم خارج یا ذهن وجود بگیرد یا نه، قابل تفکیک نیست.

    2. عارضی که بر وجود یک شئ عروض پیدا می کند که گاهی لازم و لاینفک است مثل قرشیت برای مرأة و گاهی مفارق است مثل سفیدی برای جسم قابلیت تذکیه که محور اصلی بحث در این فرع فقهی است از عوارض غیر قابل انفکاک وجود خارجی حیوان است نه اینکه از عوارض ماهیت یا حتی وجود ذهنی حیوان باشد.

مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی پس از تمهید مقدمه فوق می فرماید:

ماهیت، در رتبه متقدم بر وجود است فلذا در تشکیل قضیه خبری، ماهیت را موضوع و موجودة را محمول قرار داده و می گوئیم: الماهیة موجودة.

بنابراین حالت سابقه متیقنه را در استصحاب عدم قرشیت مرأة و استصحاب عدم قابلیت تذکیه حیوان در مورد ماهیت آنها که قبل از وجود است تصویر کرده و می گوئیم: متهیت مرأة یا حیوان قبل از انکه وجود پیدا کند قرشیه یا قابل تذکیه نبوده (زیرا قرشیت یا قابلت تذکیه مربوط به وجود است و ربطی به ماهیت ندارد) و بعد از تحقق وجود خارجی، شک می کنیم که آیا اتصاف به قرشیت یا قابلیت تذکیه پیدا کرده یا نه؟ و بر این اساس، حالت سابقه عدم قرشیت یا عدم قابلیت تذکیه را استصحاب می کنیم و جائی برای جریان اصالةالحلیة یا اصالةالطهارة و یا اصالةالبرائة و امثال آنها باقی نمی ماند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo