درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشکال فرمایش آخوند ره

وقتی اخبار من بلغ را مورد ملاحظه قرار دهیم متوجه می شویم که عنوان "استحباب" در هیچ یک از آنها به کار نرفته و تنها به ذکر "ترتب ثواب" اکتفا شده است در حالی که ملازمه‌ای بین ترتب بر یک عمل و استحباب نفسی آن عمل وجود ندارد بلکه ترتب ثواب بر یک عمل، اعم از استحباب نفسی یعنی درست است که هر مستحب نفسی دارای ثواب است ولی اینگونه نیست که هر عملی که دارای ثواب باشد مستحب نفسی باشد کما اینکه مکن است ثواب بر عملی مترتب باشد بدون اینکه استحباب آن مطرح باشد، مثل اینکه چه بسا در موارد صدق احتیاط، پای ثواب در میان باشد بدون اینکه حکم به استحباب شود لذا در تنبیه اول از تنبیهات اصل برائت که مسئله رجحان را مطرح کردیم، گفتیم معنای رجحان احتیاط عبارت از استحباب شرعی آن نیست، مثلا در صورتی که مکلف حالت سابقه طهارت دارد و احتمال جنابت می دهد و قرینه ای بر جنابت وجود ندارد اگر، بخواهد غسل جنابت احتمالی انجام دهد هر چند چنین غسلی موجب یقین به عدم جنابت می شود، دارای رجحان است ولی تکلیفی نسبت به انجام چنین غسل جنابتی مطرح نیست تا پای استحباب شرعی آن در میان باشد و مکلف بخواهد آن را به قصد امتثال امرش اتیان نماید و انجام غسل مستحبی جنابت را نیت نماید لذا حتی در موارد خاصی که در خبر ضعیفی وارد شده باشد، انجام فلان عمل دارای فلان مقدار ثواب است، نمی توان از تربت ثواب، استحباب شرعی آن عمل را استفاده نمود.

نظریه محقق نائینی ره در رابطه با اخبار من بلغ:(فوائدالاصول ج3ص412-414)

ایشان ره معتقدند که مستفاد از این اخبار این است که شرائطی که در حجیت خبر واحد مورد واجبات و محرمات مطرح است در مورد مستحبات، معتبر نیستند لذا در روایتی که بر استحباب یک عمل دلالت دارد وثاقت راوی معتبر نیست –چه رسد به عدالت- بلکه اگر روایت ضعیفی هم استحباب یک عمل دلالت کند دارای اعتبار خواهد بود و مراد علماء از تعبیر "تسامح در ادله سنن" همین است یعنی در دلیل دال بر استحباب یک عمل نیازی به ثقه بودن راوی نیست بلکه این حکم حتی از خبر غیر ثقه نیز استخراج می شود.

ایشان ره در ادامه در صدد پاسخ از اشکالی بر فرمایش خویش بر آمده و می فرمایند: ممکن است گفته شود: بین ادله حجیت خبر ثقه و اخبار مَن بلغ نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است؛ زیرا ادله حجیت خبر واحد هر چند اختصاص به خبر واحد ثقه یا عادل دارد ولی از این نظر که علاوه بر مستحباب، واجبات را نیز شامل می شود از عمومیت برخوردار است و از سوئی، اخبار مَن بلغ هر چند اختصاص به مستحباب دارد و اخبار دال بر استحباب را شامل است ولی از این نظر که علاوه بر خبرهای فاقد شرائط را نیز شاملند از عمومیت برخوردارند لذا این دو طائفه در مورد خبر ضعیف دال بر استحباب با یکدیگر تعارض پیدا می کنند و وجهی برای تقدم اخبار من بلغ بر ادله حجیت خبر واحد دارای شرائط وجود ندارد.

ایشان در پاسخ از اشکال به دو مطلب اشاره می کنند:

    1. این جا نوبت به مطرح کردن مسئله تعارض نمی رسد بلکه جای مسئله حاکم و محکوم است فلذا جای نسبت سنجی نیست بلکه هر چند در ظاهر بین دلیل حاکم و دلیل محکوم نسبت عموم و مخصوص من وجه دارد ولی دلیل حاکم مقدم می شود و ما معتقدیم اخبار من بلغ نسبت به ادله حجیت خبر واحد، عنوان حکومت و شرح و تفسیر دارد و موجب تضییق موضوع آنها می شود.

    2. بر فرض که در این جا، جای مسئله حکومت نباشد بلکه مسئله تعارض مطرح باشد ولی در متعارضینی که نسبتشان عامین من وجه باشد گاهی خصوصیتی وجود دارد که موجب می شود ماده اجتماع را در اختیار یکی از دو دلیل قرار دهیم مثل اینکه اگر ماده اجتماع را در ما نحن فیه در اختیار ادله حجیت خبر واحد قرار دهیم و قائل به عدم حجیت خبر ضعیف در مورد مستحبات شویم، فائده ای برای من بلغ نمی ماند وجود و عدمشان یکسان می شود؛ زیرا اگر خبری که مبلغ ترتب ثواب بر یک عمل است دارای شرائط حجیت باشد، ادله خبر واحدی برای اثبات حجیت آن کافی خواهد بود، بنابراین ناچاریم ماده اجتماع (خبر ضعیف دال بر استحباب یک عمل) را در اختیار اخبار من بلغ قرار دهیم تا بلامورد نمانند چرا که ادله حجیت خبر واحد موارد دیگر مانند واجبات و محرمات را شامل است و در آن موارد نقش آفرینی می کنند پس معلوم می شود در مستحبات، شرائط حجیت خبر واحد مثل وثاقت راوی اعتبار ندارند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo