درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقام دوم: جریان اصالةالإباحه در دوران بین محذورین

لسان بخشی از ادله برائت نقلی، لسان اثبات است همانند حدیث "کل شئ لک حلال حتی تعرف انه حرامٌ بعینه فتدعه" که بر اصالةالإباح دلالت دارد.

کلام محقق نائینی ره: (فوائدالاصول ج3ص445)

ایشان ره معتقدند که در دوران بین محذورین، اصالةالإباحه جاری نمی شود و ادله ای بر این ادعا ذکر می کنند که با هم مرور می کنیم:

    1. تعبیر "کل شئ لک حلال ... " در موردی مانند شرب تتن که امرش دائر بین حلیت و حرمت باشد، جریان پیدا می کند و حال آنکه در دوران بین محذورین، امر بین حرمت و وجوب است فلذا هیچگونه ارتباطی با "کل شئ لک حلال" ندارد..

    2. ادله ای که بر اصالةالإباحه دلالت دارند به شبهات موضوعیه اختصاص دارند و حال آنکه دوران بین محذورین در رابطه با شبهات حکمیه است نه موضوعیه.

    3. مقصود از اصالةالأباحه، نفی وجوب و حرمت است در حالی که کلی و جنس الزام معلوم است هر چند نوع الزام (وجوب یا حرمت) مورد تردید است و میدانیم که حکم به اباحه که مدلول مطابقی اصالةالإباحه است با علم به کلی الزام تناقض دارد؛ زیرا اباحه یکی از احکام حمسه بوده و به معنای ترخیص در فعل و ترک است و چنین معنائی با علم به تکلیف الزامی قابل جمع نیست.

ایشان در ادامه اشکالی را مطرح کرده و می فرماید: اگر گفته شود علم اجمالی در دوران بین محذورین اثری ندارد و منّجز نیست؛ زیرا موافقت قطعیه یا مخالفت قطعیه در این جا امکان ندارد و به جهت منجزیت علم اجمالی، جریان اصالةالأباحه که بر خلاف علم اجمالی است مانعی نخواهد داشت.

پاسخ این است که هر چند علم در مانحن فیه دارای اثر تنجیزی نیست ولی چون وجداناً وجود دارد، مانع از جریان اصالةالإباحه و حکم به ترخیص در فعل و ترخیص در ترک است چرا که علم به تکلیف الزامی با ترخیص در فعل و ترک قابل جمع نیست.

بررسی کلام محقق نائینی ره:

اولاً: در پاسخ به دلیل دوم ایشان ره می گوئیم:در بررسی ادله برائت شرعیه ثابت کردیم که حدیث حل، با تعبیرات مختلفی که وارد شده اختصاص به شبهه موضوعیه ندارد و در شبهه حکمیه نیز جاری می شود.

ثانیاً: باید توجه نمود که بین اصالةالإباحه و اصالةالحلیة تفاوت وجود دارد، اباحة یکی از احکام خمسه تکلیفیه است که معنای آن، تساوی فعل و ترک است و همانگونه که در مقابل وجوب و حرمت قرار دارد در مقابل استحباب و کراهت نیز هست در حالی که حلیت در مثل "کل شئ لک حلال" فقط در مقابل حرمت است، لذا به نظر می رسد باید اصالةالإباحة را کنار گذاشته و اصالةالحلیة را که در متن حدیث اخذ شده است مطرح کنیم.

ثالثاً: وقتی مجموع فرمایش محقق نائینی ره را مورد ملاحظه قرار دهیم متوجه وجود تناقض می شویم: ایشان ره در دلیل اول مدعی می شوند که بین دوران بین محذورین و "کل شئ لک حلال" که مربوط به دوران بین حلیت و حرمت است، ارتباطی وجود ندارد ولی در دلیل سوم می فرمایند: اباحه که از جریان اصالةالإباحة استفاده می شود و به معنای رخصت در فعل و ترک است با علم اجمالی به کلی الزام قابل جمع نیست؛ زیرا رخصت در فعل در مورد احتمال حرمت و رخصت در ترک در مورد احتمال وجوب مطرح است و جمع آن دو (رخصت در فعل و رخصت در ترک) در مورد دوران بین محذورین است که امرش دائر بین وجوب و حرمت است، بنابراین لازمه فرمایش ایشان در دلیل سوم این است که اصالةالإباحةمنحصر به دوران بین محذورین باشد و تناقض بین این مطلب (انحصار اصالةالاباحة به دوران بین محذورین) با دلیل اول ایشان (عدم وجود ارتباط بین دوران بیم محذورین و اصالةالإباحة) کاملاً روشن است.

با عنایت به مطالبی که مرور کردیم روشن می شود که اگر اباحه ای را که از اصالةالإباحة استفاده می کنیم به معنای رخصت در فعل و ترک باشد و منحصر به دوران بین محذورین گردد نمی توان وجود تناقض بین اصالةالإباحة و علم اجمالی به کلی الزام را پذیرفت بلکه باید قبول کرد که اصالةالإباحة در مورد علم اجمالی به وجوب و حرمت جاری می شود تا اباحه ظاهریه ثابت شود و اباحه ظاهریه با تکلیف الزامی واقعی قابل جمع است و پیداست که ما در صدد اثبات اباحه واقعیه نیستیم تا با تکلیف الزامی منافات داشته باشد بنابراین می گوئیم: بین اباحه ظاهریه –که به قول ایشان ره به معنای رخصت در فعل و ترک است – وبین تکلیف الزامی واقعی هیچگونه منافاتی وجود ندارد و این، همان است که از آن، به جمع بین حکم ظاهری و حکم واقعی تعبیر می کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo