درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأصول العملية/ تنبیهات بحث اشتغال/تنبیه اول

تنبیه اول: تدریجی بودن اطراف علم اجمالی

بحث پیرامون این است که آیا تدریجی بودن اطراف علم اجمالی، مانع از تاخیر علم اجمالی است؟

آخوندره در مقام تصویر تدریجی بودن اطراف علم اجمالی می فرماید:(کفایةالاصول ج2ص215-216) اگر امر بین واجب معلق و واجب منجر دائر باشد، مثل اینکه علم اجمالی داشته باشیم که یا این عمل واجب منجر است و یا عمل دیگر واجب معلق است آیا چنین علم اجمالی مؤثر درون وجوب احتیاط هست یا نه؟

جهت اشتراک واجب منجر و واجب معلق است که وجوب در هر دو فعلی است منتهی تفاوتشان این است که در واجب منجر، مکلفٌ‌به یک عمل فعلی است ولی در واجب معلق، مکلفٌ‌به امر استقبالی است مثلا در حج که یک واجب معلق است اگر استطاعت قبل از فرارسیدن ایام حج، حاصل شود حج واجب می شود ولی مکلفٌ‌به –عمل حج- در زمان خودش که ایام حج است، تحقق پیدا می کند لذا می گوئیم: پس از تحقق استطاعت، وجوب حج دارای فعلیت است ولی واجب که عمل حج باشد استقبالی است و در زمان خاص خودش تحقق پیدا می کند.

حال اگر مکلف علم اجمالی پیدا کند که یا این عمل به صورت منجر بر او واجب است و یا عمل دیگر به صورت واجب معلق واجب است، تفاوتی بیم این علم اجمالی با سائر موارد علم اجمالی وجود ندارد؛ چون تکلیف همان‌گونه که در واجب منجر فعلیت دارد، در واجب معلق نیز فعلیت دارد و اختلاف این دو سنخ از وجوب، مربوط به مکلفٌ‌به یعنی عمل و واجب است، کسی که مستطیع شد وجوب حج به او تعلق پیدا می کند حال اگر ادای قرضی نیز بر او واجب باشد هر دو تکلیف، فعلیت دارند منتهی وقت ادای قرض رسیده ولی حج در زمان آینده قابل تحقق است فلذا از حیث حصول علم اجمالی بیم این مورد با سائر موارد علم اجمالی تفاوتی وجود ندارد.

مصداق دیگر برای تدریجی بودن اطراف علم اجمالی: به نظر می رسد که علاوه بر دوران امر بین واجب معلق و واجب منجر که به عنوان مصداق تدریجیت اطراف علم اجمالی از سوی آخوند ره مطرح شد، مورد دیگر نیز می توان برای آن مطرح کرد، مثل اینکه امر دائر بین واجب مطلق بودن این عمل و واجب مشروط بودن عمل دیگر (در واجب مطلق، وجوب فعلیت دارد ولی در واجب مشروط –بنابر مسلک کشهور- وجوب دارای تعلیق است).

بیان مطلب: مشهور در خطابی مانند (إن جاءک زیدٌ فاکرمه) معتقدند که آنچه معلق بر شرط (مجیئ زید) شده عبارت از مفاد هیئت "اکرم" یعنی وجوب اکرام است نه این که ماده اکرام مفید به مجیئ زید باشد و بر همین اساس می گویند که در واجب مشروط، قید به هیئت می خورد و وجوب دارای تعلیق است یعنی قبل از مجیئ زید، اصلاً وجوبی برای اکرام تحقق ندارد، لذا واجب مشروط، واجبی است که قبل از تحقق شرط، تکلیف فعلیت ندارد کما اینکه قبل از غروب آفتاب، نماز مغرب بر مکلف، واجب نشده است چون وجوب نماز مغرب، متعلق به غروب افتاب است، به همین جهت است که هم واجب معلق و هم واجب منجز از مصادیق واجب مطلق قرار داده می شوند؛ زیرا در واجب مشروط، تکلیف از فعلیت برخوردار نیست با این حساب، ظاهر این است که تدریجیت در اطراف علم اجمالی را می توان بین واجب مطلق و مشروط تصور کرد به این صورت که مکلف، مردد است که یا این عمل برای او واجب مطلق است و یا آن عمل برای او واجب مشروط است که هنوز شرطش محقق نشده است.

وجه مصداقیت این فرض برای تدریجیت اطراف علم اجمالی این است که وقتی مکلف علم اجمالی دارد که یا باید الان این عمل را به نحو واجب مطلق انجام دهد و یا آن عمل دیگر را چند ساعت دیگر به نحو واجب مشروط، همان عقلی که علم اجمالی را مقتضی احتیاط می دید (هر چند برای ترخیص هم منعی قائل نبود ولی از نظر مقام اثبات، دلیلی بر ترخیص نداشتیم) در اینجا نیز حکم به لزوم احتیاط می کند.

ممکن است بر این گفته اشکال شود: که با توجه به این که یک طرف تکلیف، معلق و مشروط است و تکلیف در این صورت قبل از تحقق شرط به فعلیت نرسیده، پس در این فرض علم اجمالی به یک تکلیف فعلی در رابطه با همه اطراف وجود ندارد؛ چون واجب مطلق، دارای فعلیت است در حالی که واجب مشورط، معلق بر شرط است و فعلیت ندارد، لذا چنین علم اجمالیی دارای تأثیر نخواهد بود بلکه این‌جا همانند شبهات بدویه است و دو اصالةالبرائة در مورد آن جریان پیدا می کند و بین این دو اصلی که جاری می شوند هیچ تعارضی نیز وجود ندارد.

در پاسخ می گوئیم: در مورد واجب مشروط، با علم فعلیت وجوب، اگر تکلیفی که مشروط شده متوقف بر مقدماتی باشد که الان می توان آنها را فراهم کرد ولی در ظرف واجب نمی توان آنها را فراهم نمود، علم اجمالی نقش خود را ایفا می کند و همان عقلی که در موارد دیگر علم اجمالی حکم به لزوم احتیاط می کرد در اینجا نیز حکم به لزوم احتیاط می کند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo