درس تفسیر استاد مهدی زمانیفرد
99/08/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:ادامه تفسیر/سوره آل عمران/آیه ۷
جهت چهارم:بحث تفسیری
نکته ششم: تفسیر جمله ﴿و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم﴾[1] بین مفسرین اختلاف است لذا موجب شده بسیاری از مفسرین درباره این جمله رساله جداگانه بنویسند. این اختلاف سر کلمه واو است که آیا واو عاطفه است یا استینافی است طبق اول راسخون عطف بر الله می شود طبق دوم (استینافی) : یعنی حتی راسخون در علم، معنای آیات متشابه را نمیدانند.
اکثر اهل سنت: واو را استینافی گفتهاند. مفسران شیعه: قائل به واو عاطفه هستند. نظر سومی هست که علامه طباطبایی مطرح فرمودند که به نظر استاد، این نظر صحیح است (بعداً مطرح می شود)
دلیل اهل سنت (فخررازی در تفسیر کبیر ۶ دلیل اقامه کرده) قویترین ادله، ۲ دلیل است:
۱-از آیه استفاده میشود که پیروی کردن و به دنبال علم و آیات متشابه بودن، مذموم است زیرا خدا فرمود ﴿اما الذین فی قلوبهم زیغ﴾[2] از این آیه مذمت استفاده میشود. از طرفی راسخون در علم، دنباله کار مذموم نمیروند پس نتیجه میگیریم راسخان در علم، علم به تأویل ندارند.
۲-خداوند در ادامه آیه، راسخون در علم را مدح کرده چون میگوید ﴿یقولون آمنا به﴾... ایمان ۲ جور است یک وقت ایمان بدون علم است یک وقت ایمان با علم است. جایی که کسی علم ندارد و ایمان می آورد ممدوح است اما کسی که علم دارد خب ایمان هم باید داشته باشد (اینکه مدحی ندارد).
رد دلیل اول:
۲ اشکال:
۱-دنبال تأویل آیات متشابه رفتن ۲ جور است:
الف-متشابه را می گیرد و ارجاع به محکمات نمیدهد.
ب-متشابه را میگیرد و رد به محکمات میکند آنچه که مذمت دارد مورد اول است
۲-چرا در قرآن خدا امر به تدبر کرده. فهم محکمات که تدبر نیست. تدبر این است که بتوانیم معنای حقیقی آیه متشابه را با رد به محکمات بفهمی پس علم به تأویل متشابه، مذموم نیست.
رد دلیل دوم: مسئله معکوس است. ایمان بدون علم هیچ مدحی ندارد ایمان همراه با علم مدح دارد اگر انسان ایمان بیاورد به چیزی که نمیداند ایمانی است که ارزش ندارد و در معرض تزلزل و نابودی است. به چنین کسی که خدا نباید بگوید راسخ در علم. واژه راسخون دلالت میکند بر اینکه ایمان آنها نشأت گرفته از علم است.